عدم جواز فسخ بعد از تحقق قبض و اقباض در صلح
آيا پس از قبض و اقباض نمودن وجهالمصالحه مىتوان مصالحه را فسخ يا دخل و تصرّفى در اموال مصالحه شده كرد؟
پس از قبض و اقباض وجهالمصالحه، فسخ آن جايز نيست، مگر با رضايت طرف مقابل.
پس از قبض و اقباض وجهالمصالحه، فسخ آن جايز نيست، مگر با رضايت طرف مقابل.
قرارداد صلح را با رضايت طرفين مىتوان فسخ كرد.
اگر بخواهند دو چيز از يك جنس را كه وزن آنها معلوم است به يكديگر صلح كنند در صورتى صحيح است كه ربا لازم نيايد. يعنى وزن هردو يكى باشد.
صلح کردن دو چيز از يك جنس با یکدیگر بهگونهای كه وزن آنها معلوم نیست و احتمال کموزیاد بودن است اشكال دارد.
کسى که چیزى را به دیگرى صلح میکند باید بالغ و عاقل باشد و کسى او را مجبور نکرده و در قصد صلح جدی باشد; سفیه نباشد، (اموال خود را بیهوده مصرف نکند) و نیز حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش جلوگیرى نکرده باشد.
مصالحه اجبارى اعتبارى ندارد; ولى اگر ظاهراً مصالحه درست بوده و بعد بخواهد ادّعاى اجبار کند، پذیرفته نیست; مگر اینکه دلیل شرعى بر این امر اقامه کند.
هر اقدام عملى كه بهوضوح نشان دهد طرفين مىخواهند بهوسیله آن صلح و سازش كنند كافى است.
اگر اين صلح را بهعنوان بعد از مرگ سفارش كرده، وصیت محسوب مىشود و فقط در یکسوّم اموالش موثّر است؛ و اگر صلح قطعى در حال حيات كرده و تحويل داده، كسى در آن حقّى ندارد؛ زيرا انسان تا زنده است حقّ تصميمگيرى در اموال خود را دارد.
صلح را مىتوان با صيغه عربى يا فارسى يا هر زبان ديگرى خواند.
اینگونه صلح با شرایط مذکور خالى از اشکال نیست.