مرکز پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی

درصورتی‌که مخالف قوانین و مقررات حکومت اسلامی نباشد اشکال ندارد.

كسى كه قرض ربايى گرفته مالك آن نمى‏شود و تصرّف در آن جايز نيست، ولى هرگاه طورى باشد كه اگر قرار ربا را هم نداده بود صاحب پول راضى بود كه گيرنده قرض در آن تصرّف كند در اين صورت قرض گيرنده می ‏تواند در آن تصرّف نمايد

غصب آن است كه انسان بر مال يا حقّ كسى از روى ظلم مسلّط شود.

اگر چيزى را كه خمس آن را نداده به ديگرى ببخشد مقدار خمس آن ملك او نمى‏شود.

مالى را كه از انسان غصب کرده‌اند و نمى‏تواند در آن تصرّف كند زكات ندارد و همچنين هرگاه زراعتى غصب شده و موقعى كه زكات آن واجب می‌شود در دست غاصب باشد، اگر بعداً به مالكش برگردد زكات ندارد.

چنانچه در نگهدارى آن کوتاهى، یا زیاده روى نکرده باشد ضامن نیست.

مالک می‌تواند خسارت را از شخصی که عاریه گرفته بگیرد و اگر مالك خسارت مال يا منافع آن را از عاریه گیرنده بگیرد او مى‏تواند آنچه را که به مالك داده از عاريه دهنده غاصب بگيرد، البته اين در صورتى است كه عاريه دهنده شرط ضمان نكرده باشد و چيز عاريت شده از جنس طلا و نقره نباشد.

مانعی ندارد و به معنای فسخ عاریه است.

اگر طلبكار چيزى را كه گرو برداشته با اجازه بدهكار بفروشد رهن باطل مى‏شود و پول آن رهن نيست، مگر اين‏كه اجازه فروش با اين شرط باشد كه پول آن به‌جای آن گرو باشد.

خانه يا دکان يا چيز ديگرى را كه اجاره كرده نمى‏تواند به ديگرى اجاره دهد، مگر اين‏كه چنين حقّى به مستأجر داده‌شده باشد.

هرگاه انسان مال خود را در اختيار ديگرى بگذارد كه از آن استفاده كند و چيزى هم از او نگيرد، آن را «عاريه» گويند.

تابع قرارداد و عرف محل است.