صلح تعلیقی
تعریف صلح تعلیقی چیست؟
عقد صلحى است كه بر انجام كار يا پرداخت مال توسط طرفين صلح و يا يكى از آن دو، معلق گشته است.
عقد صلحى است كه بر انجام كار يا پرداخت مال توسط طرفين صلح و يا يكى از آن دو، معلق گشته است.
مال المصالحه: مالى كه مورد صلح ميان دو يا چند نفر قرارگرفته است.
اگر مصالحه در مقابل اصل وام باشد صحیح است ولی اگر در مقابل وام و بهره باشد نسبت به بهره باطل است.
هر کس حق دارد در حال سلامت و در حال حیات خود هرگونه تصرّفى در اموال خود بنماید و به هر کس ببخشد.
اینگونه صلح با شرایط مذکور خالى از اشکال نیست.
ظاهر اين است كه اين واگذارى بهصورت هبه، يا صلح بلاعوض- كه آنهم مفهوم هبه را دارد- مىباشد، بنابراين چنانچه مورد هبه را تحويل داده، صحيح است و خيار فسخى كه براى خودش قرار داده، آنهم مشكلى ندارد، امّا اگر تحويل نداده باطل است.
اگر اين صلح را بهعنوان بعد از مرگ سفارش كرده، وصیت محسوب مىشود و فقط در یکسوّم اموالش موثّر است؛ و اگر صلح قطعى در حال حيات كرده و تحويل داده، كسى در آن حقّى ندارد؛ زيرا انسان تا زنده است حقّ تصميمگيرى در اموال خود را دارد.
هرگاه شخصى که اموال به او مصالحه شده به شرایط مقرّر عمل نکند، مصالحه کننده میتواند مصالحه را فسخ کند؛ و درصورتیکه صلح کننده از دنیا برود و آن شخص از پرداختن مخارج لازم طبق قرارداد خوددارى کند، ورثه میتوانند مصالحه را فسخ کنند.
کسى که چیزى را به دیگرى صلح میکند باید بالغ و عاقل باشد و کسى او را مجبور نکرده و در قصد صلح جدی باشد; سفیه نباشد، (اموال خود را بیهوده مصرف نکند) و نیز حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش جلوگیرى نکرده باشد.
سازش طرفين ـ اينكه كسى مال يا حق خود را براى توافق و سازش به ديگرى واگذار كند. (عقدى است كه طى آن طرفين رضايت خود را بر تمليك مال، بخشيدن قرض يا اسقاط حق و ... اعلام مىكنند). انواع آن: صلح معوض، صلح غیر معوض و صلح تعلیقی.
به این معنا است که مالک یک ملک، آن را در شرایط بخصوصی به دیگری صلح میکند؛ به این صورت که: اولاً مالک شرط میکند تا زمانی که زنده است، منافع ملک متعلق به خود او باشد و ثانیاً بعد از فوت مالک یا همان مصالح (کسی که ملک خود را به صلح میدهد)، متصالح (کسی که صلح به نفع او شده است) بهطور ششدانگ مالک مال و منافع آن شود.