معیار محاربه بودن در تیرانداری منجر به جرح
شخصي با هدف مشخص و نيت يکنفر با اسلحه شکاري در خيابان به وي تيراندازي نموده که منجربه جراحت سطحي گرديد، آيا اين از مصاديق محاربه است؟
در صورتی که این جریان مربوط به یک نفر باشد محاربه محسوب نمی شود.
در صورتی که این جریان مربوط به یک نفر باشد محاربه محسوب نمی شود.
شخص مزبور در فرض سوال حکم مرتد را دارد ولی مادام که اظهار ننماید کسی کاری با او ندارد.
اگر دخول حاصل شود حدّ زنا در باره او جارى مى شود.
حکم زنا دارد و اگر ثابت شود که آنها خیال می کرده اند این کار جایز است حدّ از آنها برداشته می شود.
قاضى مى تواند آنها را طبق قانون اسلام، یا قانون خودشان مجازات کند.
اگر منظور از ذاتى بودن این باشد که زنا حرام است خواه آثار زیانبارى داشته باشد و خواه نداشته باشد، جواب این است که آرى حرمت زنا ذاتى است.
چنانچه مصداق محارب شناخته شوند حکم اعدام مشروع است.
اطلاق عنوان محارب بر جاسوس مشکل است، زیرا در تعریف آن امورى در فتاوا و روایات آمده است که بر جاسوس تطبیق نمى کند ولى مواردى از جاسوسى پیدا مى شود که از محاربه نیز شدیدتر است. به طور کلّى جاسوسى را باید مطابق محتواى آن تقسیم کرد هرگاه مربوط به اخبارى بوده باشد که پایه هاى احکام اسلامى یا حکومت اسلامى را متزلزل سازد و یا جان مسلمانان را به وسیله آن به خطر مى اندازد مسلّماً محکوم به اعدام است. همچنین اگر اخبار او سبب گسترش فساد در مقیاس وسیعى گردد به طورى که عنوان مفسد فى الارض به معناى قطعى اش بر او صادق شود، نیز محکوم به اعدام است، ولى اگر در موضوعات کوچکترى باشد که هیچ یک از مسایل فوق در آن نیست، مثل این که اطّلاعات غیر مهم و خالى از خطر عمده، در اختیار بیگانگان بگذارد در این صورت مشمول قانون تعزیرات است و مقدار تعزیر تناسب با میزان ضرر جاسوسى او خواهد داشت.
حدّ زناى محصنه سنگسار است، ولى در شرایطى که محذورات مهمّى بر این امر مترتّب شود مى توان اعدام را به نحو دیگرى انجام داد و شبیه حکم فرار از حفیره در صورت اقرار در این جا نیز جارى است.
در صورتی که نسبت زنا به صورت روشن داده شود حکم قذف را دارد.