حصول استطاعت با ارث و بخشش آن به فرزند
کسی ارثی به او رسید و مستطیع شد، ولی آن را به دخترش برای تهیه منزل بخشید. آیا واجب الحج میباشد؟
درصورتیکه قبل از سررسید موعد ثبتنام برای حج آن را ببخشد و واقعاً دختر نیاز مبرم داشته باشد مستطیع نخواهد بود.
درصورتیکه قبل از سررسید موعد ثبتنام برای حج آن را ببخشد و واقعاً دختر نیاز مبرم داشته باشد مستطیع نخواهد بود.
در استطاعت فرقى نيست كه در ماههای حج (شوّال، ذىالقعده و ذیالحجه) حاصل شود، يا قبل از آن مستطيع گردد (مشروط بر اینکه زمان كافى براى تهيّه مقدمات و رسيدن به اعمال حج را داشته باشد) بنابراين، اگر استطاعت مالى پيدا شود و ساير شرايط نيز موجود باشد نمىتواند خود را از استطاعت خارج كند؛ مثلاً اموال خود را به كسى ببخشد، يا صَرف كار غیرضروری كند؛ حتّى قبل از فرارسیدن ماههای حج، اين كار جايز نيست.
اگر شخصاً مستطيع است بايد خودش حج بجا آورد و با بخشش پول به شخص ديگر، تكليف حج از او ساقط نمىشود و درصورتیکه با بخشش پول نتواند حج واجب خويش را بجا آورد، بخشش جايز نيست، هرچند بخشش او صحيح است. ولی درصورتیکه شرعاً بتواند باید هدیه را پس بگیرد.
چنانچه شخصى تنها از طريق ثبتنام و قرار گرفتن در نوبت قادر بر انجام حج بوده و ثبتنام كرده و به هنگام ثبتنام بقيّه هزينههاى حج و ديگر شرايط استطاعت را داشته، امّا هنگامیکه نوبتش رسيده براثر گران شدن هزينه حج، يا تورّم شديد و پايين آمدن ارزش پساندازش، يا هزينههاى پس از سفر كه در محيط او اجتنابناپذير است، نتواند بقيّه هزينهها را تأمين كند واجب نيست به حج برود و مستطيع به شمار نمىرود.
درصورتیکه محلی برای پرداختن آن وام داشته باشید و ازدواج ضرورت فوری نداشته باشد میتوانید به مکه بروید و حجةالاسلام شما محسوب میشود.
حج خودش مقدّم است، مگر اینکه ازدواج نوهاش از مخارج عرفى او محسوب شود و نتواند هزينه هر دو را تأمين نمايد، كه در اين صورت هرگاه پيش از فرارسیدن نوبت حج، موجودى خود را صرف ازدواج نوهاش كند، حج بر ذمّه او نخواهد بود.
كسى كه نياز به ازدواج دارد و بيش از مخارج آن، پولى براى حج ندارد، مستطيع نيست و حج بر او واجب نمیشود. همچنین اگر شخصى خود نياز به ازدواج ندارد، امّا يكى از افراد تحت تكفّلش شدیداً نياز به ازدواج دارد و مقدار پولى دارد كه براى يكى از اين دو امر (حج یا ازدواج) كافى است، مستطيع محسوب نمىشود و بايد پسانداز مذكور را صرف ازدواج آن فرد كند.
هرگاه حج بر كسى واجب شود، در صورت كوتاهى در انجام حج واجب، حج بر او مستقر مىگردد؛ يعنى بايد در اولین فرصت ممكن به هر شكلى كه مىتواند و لو با اجیر شدن بهعنوان کارمند یا خدمه و امثال آن باشد، یا با قرض و وام گرفتن باشد؛ باید حج را بجا آورد، مگر اينكه موجب عسر و حرج شديد شود.
درصورتیکه زن اصرار به گرفتن مهريّه خود ندارد، مستطيع است.
كسانى كه بدهكار ادارات دولتى، مانند اداره دارايى و شهرداری و مانند آن هستند و براى پرداخت آن تحتفشارند، مستطيع نمىباشند، مگر اینکه اموالى در اختيار داشته باشند كه هزينه هر دو را تأمين نمايد.
كسى كه خمس يا زكات بدهكار است، در صورتى مستطيع مىشود كه علاوه بر مالى كه بتواند بدهى فوق را بپردازد، مخارج حج را نيز داشته باشد.
حقالناس در اینجا مقدّم است، ولى حج بر ذمّهاش باقى مىماند.