معنای استطاعت زمانی
استطاعت زمانی به چه معنا میباشد؟
استطاعت زمانى به معنای داشتن وقت كافى براى رسيدن به مکه و انجام اعمال حج.
استطاعت زمانى به معنای داشتن وقت كافى براى رسيدن به مکه و انجام اعمال حج.
استطاعت جسمانى یعنی، داشتن توانايى جسمانى براى انجام اعمال و مناسك حج.
اگر قبلاً مستطيع بوده و قادر به رفتن مکه نيز بودهايد و نرفتهايد، حج بر شما واجب شده و به هر شكل ممكن بايد به حج برويد و اگر مأيوس از ترك اعتياد هستيد بايد نايب بگيريد، ولى اگر قبلاً استطاعت نداشتهايد در فرض مذكور مستطيع نيستيد؛ مگر آنکه بتوانيد، هرچند با ترك اعتياد، اجازه بگيريد و به حج برويد.
در استطاعت براى حج، علاوه برداشتن هزينه رفتوبرگشت، داشتن ضروریات زندگى و آنچه در گذران زندگى به آن نياز دارد نيز شرط است؛ مثل خانه مسكونى (ملكى يا اجارهاى یا وقفی و مانند آن)، اثاث خانه، وسيله سوارى و مانند آن؛ البتّه در حدّى كه مناسب شأن او باشد و چنانچه عين آنها را ندارد، پول يا معادل قيمت آن را داشته باشد.
چنانچه كسى منزل گرانقیمتی دارد كه زائد برشان اوست و چنانچه آن را تبديل به منزل مناسب كند قادر بر حج خواهد بود، بايد اين كار را انجام دهد و به حج برود.
ظاهر اين است كه احرامش صحيح و حج او، كفايت از حجةالاسلام مىكند.
كسانى كه براى خدمت در سفر حج استخدام مىشوند، خواه بهعنوان روحانى كاروان باشند، يا مدير، معاون و خدمه كاروان، يا اعضاى ستاد و بعثه حج، يا طبيب و پرستار، يا مأمورین انتظامى و مسؤولين بانك و غیر اینها و به اين صورت حج خود را بجا مىآورند، حج واجب آنها محسوب مىشود، بهشرط اینکه هزينه خانواده ایشان نيز در اين مدّت تأمين باشد، ولى تأمين زندگى آنها در بازگشت شرط نيست و درهرحال هرگاه چنين پيشنهادى به آنها شود و تاكنون حج واجبشان را بجا نياورده باشند واجب نیست بپذیرند هرچند بهتر قبول آن است.
كسى كه بلافاصله پس از استطاعت مالى براى تشرّف به حج ثبتنام كرده و در قرعهكشى شركت نموده، ولى قرعه به نام او اصابت نكرده و موفّق به عزيمت به خانه خدا نگرديده، مستطيع نشده و حج بر او واجب نيست، مشروط بر آنکه راه صحيح ديگرى جز شركت در قرعهكشى نداشته باشد، ولى اگر مسامحه نموده و در ثبتنام تأخیر كرده، حج بر او واجب است.
كسانى كه بدهكار ادارات دولتى، مانند اداره دارايى و شهرداری و مانند آن هستند و براى پرداخت آن تحتفشارند، مستطيع نمىباشند، مگر اینکه اموالى در اختيار داشته باشند كه هزينه هر دو را تأمين نمايد.
تنها راه استفاده از وام براي حج، عمره، عتبات و ساير سفرها دريافت وام قرضالحسنه میباشد و حداکثر کارمزد مجاز براي اين وامها چهار درصد میباشد؛ و استفاده از ساير وامها که در مقابل آن سود دريافت میشود و يا کارمزد بيش از چهار درصد دارد جايز نيست و سفر آنها اشکال دارد.ضمناً در صورتي حج بر چنين شخصي واجب میشود که وام يا قرض از طريق مشروع باشد و مالي معادل آن داشته باشد و بتواند دين را با آن ادا کند یعنی پرداختن قرض براي او آسان باشد و زندگی او مختل نشود.
جايز است از مال زكات يا سهم امام بگيرند و حج بهجا آورند و اين حج، حج واجب محسوب میشود.
در استطاعت فرقى نيست كه در ماههای حج (شوّال، ذىالقعده و ذیالحجه) حاصل شود، يا قبل از آن مستطيع گردد (مشروط بر اینکه زمان كافى براى تهيّه مقدمات و رسيدن به اعمال حج را داشته باشد) بنابراين، اگر استطاعت مالى پيدا شود و ساير شرايط نيز موجود باشد نمىتواند خود را از استطاعت خارج كند؛ مثلاً اموال خود را به كسى ببخشد، يا صَرف كار غیرضروری كند؛ حتّى قبل از فرارسیدن ماههای حج، اين كار جايز نيست.