اگر بچه‌ای از آنان متولد شود و ندانند از نطفه حلال است يا حرام آن بچه حلال‌زاده است.
هرگاه با همسرش نزديكى كرده و بخواهد طلاقش دهد بايد صبر كند حيض ببيند و پاك شود، ولى اگر باردار باشد تواند بعد از نزديكى كردن بلافاصله او را طلاق دهد، همچنين اگر يائسه باشد يعنى بيشتر از پنجاه سال داشته باشد.
در فرض مسأله، چون احتمال خطر، یا ضرر، یا مفسده اى وجود دارد، عمل کردن به ترتیب فوق مانعى ندارد.
1- آرى در این صورت زوج ناشز است و زوجه می‌تواند به حاکم شرع شکایت کند تا او را وادار به انجام‌وظیفه نماید و در صورت لزوم تعزیر کند.2- درصورتی‌که زوج به‌هیچ‌وجه حاضر نباشد امساک به معروف یا تسریح به احسان کند و زوجه در عسر و حرج قرار گیرد، حاکم شرع می‌تواند او را طلاق دهد.
اولاً زن حق دارد قبل از تمکین، مطالبه مهر کند، حتّى اگر شوهر قدرت پرداخت مهریه را نداشته باشد.ثانیاً اگر شوهر مهر ندارد باید نفقه را بدهد.ثالثاً: اگر این امر مدّت‌ها ادامه یابد و باعث ضرر و زیان زوجه یا عسر و حرج شدید او شود حاکم شرع مرد را وادار به طلاق می‌کند و اگر طلاق نداد حاکم شرع طلاق می‌دهد و نصف مهر بر ذمّه زوج می‌ماند تا وقتی‌که قدرت پرداخت پیدا کند.
اگر قرینه‌ای در کار نباشد آنچه خانواده و اقوام عروس آورده‌اند متعلّق به عروس است و آنچه خانواده و اقوام شوهر آورده‌اند متعلّق به شوهر است و اگر نسبت فامیلی بین زوجین باشد آنچه زنانه است متعلّق به عروس و آنچه مردانه است متعلّق به داماد و بقیه مشترک است
نگاه كردن پزشک به نامحرم براى معالجه درصورتی‌که ضرورت داشته باشد جايز است.
چنانچه مفسده‌ی خاصی نداشته باشد اشکالی ندارد.
بدون قصد لذّت و ریبه اشکالى ندارد و هرگاه چنین حالتى خودبه‌خود حاصل شود تنها در موارد ضرورت و به مقدار ضرورت نگاه کنند.
نگاه كردن به عورت ديگرى حرام است هرچند در آیینه يا آب صاف و مانند آن باشد خواه محرم باشد يا نامحرم، مرد باشد يا زن و احتياط واجب آن است كه به عورت بچه ممیز نيز نگاه نكند، ولى زن و شوهر می‌توانند به تمام بدن يكديگر نگاه كنند.
درصورتی‌که به نهی از منکر دیگران توجهی نمی‌کنند با دو شرط می‌توان به آن‌ها نگاه کرد نخست این‌که به‌قصد لذت نباشد دیگر این‌که خوف وقوع در گناه نرود، البته این حکم در مورد نپوشاندن شکم صدق نمی‌کند.
نگاه كردن به زن یا مرد نامحرم براى شناختن به‌منظور شهادت دادن در دادگاه و امور مهم و لازمى از اين قبيل جايز است.
