عدم لزوم قبول بدهکار در بخشیدن طلب
آیا میشود بدون قبول بدهکار از طلب يا حقّ خود گذشت؟
اگر شخص بخواهد از طلب يا حقّ خود بگذرد قبول كردن طرف لازم نيست و این یعنی ابراء که عبارت است از صرفنظر کردن از طلبی که دارد بیآنکه صلح مصطلح باشد.
اگر شخص بخواهد از طلب يا حقّ خود بگذرد قبول كردن طرف لازم نيست و این یعنی ابراء که عبارت است از صرفنظر کردن از طلبی که دارد بیآنکه صلح مصطلح باشد.
آن دسته از صلحها که عملاً به معنای بیع است تمام احکام بیع را دارد، بنابراین حق شفعه جاری است.
درصورتیکه شرایط لازم در صلح عمری رعایت شود مانعی ندارد.
هر کس حق دارد در حال سلامت و در حال حیات خود هرگونه تصرّفى در اموال خود بنماید و به هر کس ببخشد.
اگر انسان با ديگرى در امرى كه مورد اختلاف است يا امكان دارد مورد اختلاف و نزاع واقع شود سازش كند كه مقدارى از مال يا منفعت يا حقّ خود را به ديگرى واگذار نمايد، يا از طلب يا حقّ خود بگذرد و اين واگذارى بدون عوض باشد «صلح غيرمعوّض» نام دارد و صحيح است.
هرگاه كسى از ديگرى طلبى دارد كه وقت آن نرسيده است چنانچه طلب خود را به مقدار كمترى صلح كند و مقصودش اين باشد كه از مقدارى از طلب خود بگذرد و بقيّه را نقداً بگيرد اشكال ندارد، مثل اينكه ده هزار تومان طلب دارد كه بعد از شش ماه ديگر بگيرد، از هزار تومان آن صرفنظر مىكند و بقيّه را با رضايت طرف مقابل بهطور نقد مىگيرد.
اگر مصالحه در مقابل اصل وام باشد صحیح است ولی اگر در مقابل وام و بهره باشد نسبت به بهره باطل است.
سازش طرفين ـ اينكه كسى مال يا حق خود را براى توافق و سازش به ديگرى واگذار كند. (عقدى است كه طى آن طرفين رضايت خود را بر تمليك مال، بخشيدن قرض يا اسقاط حق و ... اعلام مىكنند). انواع آن: صلح معوض، صلح غیر معوض و صلح تعلیقی.
ظاهر اين است كه اين واگذارى بهصورت هبه، يا صلح بلاعوض- كه آنهم مفهوم هبه را دارد- مىباشد، بنابراين چنانچه مورد هبه را تحويل داده، صحيح است و خيار فسخى كه براى خودش قرار داده، آنهم مشكلى ندارد، امّا اگر تحويل نداده باطل است.
هرگاه با رضایت داده شود اشکال ندارد و همچنین اگر آن پول به مقدار زیان و خسارتى باشد که به متجاوز علیه واردشده است خواه طرف راضى باشد یا نباشد.