تبیین عبارت «مقدسات اسلامی» در قوانین جمهوری اسلامی
در برخى از قوانین جمهورى اسلامى از عبارت «مقدسات اسلامى» استفادهشده و احکامى بر آن بارشده است. براى روشن شدن این قوانین و دست یافتن به یک چهارچوبِ شفّاف در سیاستهای فرهنگى و پرهیز از افراطوتفریط، لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید: الف) تعریف مقدسات اسلامى چیست؟ آیا میتوان براى آن معیارى تعیین کرد و مصادیق مورد اختلاف را با آن معیار سنجید؟ ب) آیا مرجع تشخیص مقدسات اسلامى عرف است و با مراجعه به وجدان اهل عرف میتوان مصادیق آن را شناخت، یا از امورى است که شناخت آن مستلزم خبرویّت و کارشناسى است؟ واضح است در صورت اوّل، هیئتمنصفه دادگاههای رسیدگیکننده به جرائم مطبوعاتى، بهعنوان نمایندگان افکار عمومى، صلاحیت تشخیص مقدسات اسلامى را خواهند داشت و در صورت دوّم، ارجاع امر به کارشناس یا کارشناسان ضرورت خواهد داشت. لکن این سؤال مطرح است که در صورت دوّم، چنانچه موضوع، بین کارشناسان اسلامى مورد اختلاف باشد، تکلیف چه خواهد بود؟ ج) آیا انتقاد از احکام و مفاهیم قرآن و عترت، یا سیره ائمّه اطهار (علیهمالسلام)، از مصادیق اهانت است؟ آیا نقد و بررسى آیات، روایات، سیره و احکام فقهى بر اساس روشهایی غیر از اسلوب متداول میان علماى دین، نوعى اهانت است؟ اصولاً نقد و بررسى اینگونه امور در چه صورت اهانت به مقدسات تلقّى میشود؟ و درهرصورت، سوء نیّت منتقد، یا عدم قصد اهانت وى، چه تأثیرى در این امر دارد؟
الف) البتّه تعبیر به مقدسات اسلامى در هر مورد با ملاحظه قرائن موجود در کلام ممکن است تفسیر خاصی داشته باشد; ولى معمولاً هنگامیکه این تعبیر گفته میشود، اشاره به امورى است که در نظر همه دینداران محترم است; مانند «خدا»، «پیامبر (صلیالله علیه وآله)» «ائمّه هدى (علیهمالسلام)»، «قرآن مجید»، «مساجد»، «کعبه»، «احکام مسلّمه اسلام» و امثال آن. ممکن است در پارهای از موارد، مقدسات اسلامى معناى گستردهتری داشته باشد. ب) مرجع تشخیص، عرف افراد دیندار و آشنا به مسائل اسلامى است و ممکن است در موارد پیچیده، نیاز به استفاده ازنظر دانشمندان و علماى دینى نیز باشد. ج) اگر منظور از نقد و بررسى، ایراد به قانون و قانونگذار باشد، بیشک جزء مصادیق اهانت است و اگر منظور، اشکال و ایراد به کسانى باشد که چنان حکمى استنباط کردهاند و به تعبیر دیگر، استنباط زیر سؤال برود نه حکم الهى، مصداق اهانت به مقدسات اسلامى نیست.