تفاوت ولایتفقیه با ولایت مطلقه فقیه
تفاوت ولایتفقیه با ولایت مطلقه فقیه را بیان فرمایید؟
منظور از ولایت مطلقه فقیه آن است که در تمام امور مربوط به حکومت اسلامی باید نظریات او را پذیرفت.
منظور از ولایت مطلقه فقیه آن است که در تمام امور مربوط به حکومت اسلامی باید نظریات او را پذیرفت.
از قوانین و مقررات حکومت اسلامی تخلّف نکنید.
در صورتى که با موافقت حکومت اسلامى باشد، و لطمه اى به مسلمین نزند، مالک مى شود.
البتّه بهعنوان اوّلى گنجها با شرایطى متعلّق به صاحبان زمین و در اراضی مباح، متعلق به یابنده آن است; ولى هرگاه حکومت اسلامى به خاطر مصالحى که در عناوین ثانویه میگنجد لازم ببیند که گنج در اختیار بیتالمال اسلام قرار گیرد، باید مطابق آن عمل شود.
منظور از استیمان آن است که کسی از غیر مسلمین از مسلمانان امان بخواهد و به او امان دهند و باید مانند یک مسلمان با او رفتار کرد و خروج از این حالت زمانی حاصل میشود که او برخلاف شرایط عمل کند.
اين وقفها در صورتى صحيح است كه واقف اوّل آن محل را حيازت نموده باشد چون لا وقف الا فى ملك و منظور از حيازت زمين آن است كه زمينى را كه مالك ندارد مثل غالب جنگلها يا مراتع و بيابانها، فردى در دست بگيرد و روى آن عملى انجام دهد مثل اينكه در آن آبادى ايجاد كند يا پستى و بلندى آن را اصلاح و آماده استفاده كند يا آب آن را فراهم كند و امثال آن، البته لازم است.تذکر داده شود که حيازت بر دو قسم است:الف) اگر كسى مالى از مباحات را پيش از زمان اقامه حكومت اسلامى حيازت نمايد، ملكيّت او صحيح و ثابت است.ب) اگر كسى بعد از اقامه حكومت اسلامى قصد حيازت چيزى از مباحات را دارد بايد اين حيازت به اذن حكومت اسلامى باشد تا صحيح باشد و ملكيّت براى او حاصل شود.
درجایی که خوف گرایشهای الحادى، یا وهابیت و مانند آن باشد، انجام این کار با حفظ احترام مکتب اهلبیت (علیهمالسلام) مانعى ندارد.
عهدهدار امور حسبه مرجع تقلید جامعالشرایط است که در حکومت اسلامی این امر بر عهده نمایندگان او و حکومت اسلامی است که همگان باید در این زمینه مطابق قوانین و مقررات حکومت اسلامی عمل نمایند.
حکومت اسلامى و مسلمانان نسبت به گناهان پنهانى افراد وظیفهای ندارند، ولى بدون شک نسبت به گناهانى که بهطور علنى و آشکار، در سطح جامعه انجام میشود وظیفه نهى از منکر دارند و الا جایى براى انجام این وظیفه مهم باقى نمیماند. البتّه با این تفاوت که مردم باید به نهى از منکر زبانى اکتفا کنند و از هرگونه برخورد فیزیکى اجتناب ورزند، ولى حکومت میتواند وارد این مرحله نیز بشود; و در مورد کنیزها اساساً میزان پوشش آنها نسبت به زنان آزاد ازنظر اسلام متفاوت بوده است.
1. درصورتیکه طبق مقررات دولتى پروانه باید به نام جهاد سازندگى باشد و آنچه را مردم میدهند تملیک به جهاد میشود، تمام اموال مربوطه متعلّق به جهاد و حکومت اسلامى است.2. بنابر فرض بالا اختیار آن چاه به دست دولت خواهد بود.3. درصورتیکه چاه، مطابق آنچه در بالا ذکر شد، به دولت واگذارشده، اجازه آنها برای لولهکشی دیگران کافى است و شرایط آن را در فرض بالا دولت تعیین میکند.4. با موافقت دولت مانعى ندارد.
چنانچه بر خلاف قانون حکومت اسلامی نباشد و شرایط عقود شرعیه را دارا باشد اشکالی ندارد.