هرگاه از وصيّت خود باز گردد
مسأله 2335ـ هرگاه وصيّت کند چيز معيّنى را به کسى دهند بعد وصيّت کند نصف آن را به ديگرى دهند، بايد آن مال را دو قسمت کرده، به هر کدام نصف آن را بدهند.
مسأله 2335ـ هرگاه وصيّت کند چيز معيّنى را به کسى دهند بعد وصيّت کند نصف آن را به ديگرى دهند، بايد آن مال را دو قسمت کرده، به هر کدام نصف آن را بدهند.
مسأله 2331ـ کسى که آثار مرگ را در خود مى بيند اگر مالى نزد کسى دارد، يا در جايى پنهان کرده که ورثه نمى دانند، چنانچه به واسطه ندانستن حقّشان از بين برود بايد به آنان اطّلاع دهد و نيز در صورتى که فرزندان صغير دارد و اگر قيّم و سرپرست معيّن نکند حقّ آنها از بين مى رود يا خودشان ضايع مى شوند، بايد براى آنان قيّم امينى معيّن نمايد.
مسأله 2346ـ بدهکارى و حجّ واجب و خمس و زکات و مانند آن را بايد از اصل مال بدهند، اگر چه وصيّت نکرده باشد و چنانچه چيزى اضافه بيايد هرگاه وصيّتى کرده باشد که ثلث يا مقدارى از ثلث را به مصرفى برسانند بايد به وصيّت عمل کنند و اگر کسى وصيّت نکرده باشد ثلث براى او نيست و آنچه بعد از اداى دين اضافه مى ماند مال ورثه است.
مسأله 2329ـ هنگامى که انسان آثار و نشانه هاى مرگ را در خود ديد بايد فوراً امانت هاى مردم را به صاحبانش برگرداند و اگر بدهکار است و موقع آن رسيده بايد بدهى خود را بدهد و اگر خودش نمى تواند بدهد يا وقت دادن بدهى نرسيده، بايد وصيّت کند و اگر اطمينان ندارد که به وصيّت او عمل کنند بايد شاهد بگيرد، ولى اگر مطمئن است که ورثه بدهى او را مى پردازند، وصيّت لازم نيست.
مسأله 2338ـ هرگاه در مرضى که با آن از دنيا مى رود بگويد مقدارى به کسى بدهکار است چنانچه متّهم باشد که براى ضرر زدن به ورثه اين اقرار را نموده است بايد آن را از ثلث او حساب کنند و اگر متّهم نباشد از اصل مال مى دهند.
مسأله 2330ـ کسى که آثار و نشانه هاى مرگ را در خود مى بيند اگر خمس و زکات و مظالم بدهکار است بايد فوراً بپردازد و اگر نمى تواند بدهد چنانچه مالى دارد، يا اگر مال ندارد احتمال مى دهد دوستان يا بستگانش آن را ادا کنند بايد وصيّت نمايد، همچنين است اگر حج بر او واجب باشد و اگر نماز و روزه قضا دارد بنا بر احتياط واجب بايد وصيّت کند (با رعايت آنچه در مسأله نماز و روزه استيجارى گفته شد).
مسأله 2351ـ هرگاه کسى وصيّت کند چيزى به شخصى بدهند و آن شخص قبل از آن که قبول يا رد کند از دنيابرود، ورثه او مى توانند آن وصيّت را قبول کنند، خواه قبل از وصيّت کننده از دنيا رفته باشد و يا بعد از او و اين در صورتى است که وصيّت کننده از وصيّت خود برنگردد.
مسأله 2348ـ هرگاه کسى وصيّت هاى متعدد براى کارهاى مختلف کند و ثلث او کفايت نکند، بايد به ترتيب آنچه در وصيّت ذکر شده عمل کنند تا به اندازه ثلث برسد و بقيّه وصيّت باطل است (مگر اين که ورثه اجازه دهند) امّا اگر در وصيّت خود واجبات را هم ذکر کرده باشد مانند حج و خمس و زکات و مظالم اين قسمت از اصل مال برداشته مى شود و بقيّه از ثلث.
مسأله 2343ـ هرگاه وصى نتواند به تنهايى کارهاى ميّت را انجام دهد و نتواند کسى را کمک بگيرد حاکم شرع براى کمک او فردى را تعيين مى کند.
مسأله 2334ـ هرگاه انسان از وصيّت خود برگردد (مثلاً اوّل بگويد ثلث مالش را به کسى دهند و بعد بگويد ندهند) وصيّت باطل مى شود، همچنين اگر وصيّت خود را تغيير دهد مثل آن که قيّمى براى صغير معيّن کرده بعد ديگرى را به جاى او تعيين کند وصيّت اوّل باطل مى شود و نيز اگر کارى کند که معلوم شود از وصيّت خود برگشته است (مثلاً خانه اى را که وصيّت کرده به کسى بدهند، بفروشد، يا کسى را براى فروش آن وکيل نمايد).
مسأله 2331ـ کسى که آثار مرگ را در خود مى بيند اگر مالى نزد کسى دارد، يا در جايى پنهان کرده که ورثه نمى دانند، چنانچه به واسطه ندانستن حقّشان از بين برود بايد به آنان اطّلاع دهد و نيز در صورتى که فرزندان صغير دارد و اگر قيّم و سرپرست معيّن نکند حقّ آنها از بين مى رود يا خودشان ضايع مى شوند، بايد براى آنان قيّم امينى معيّن نمايد.
مسأله 2344ـ هرگاه همه يا قسمتى از مال ميّت در دست وصى تلف شود، چنانچه او در نگهدارى آن کوتاهى نکرده و برخلاف دستور ميّت رفتار ننموده ضامن نيست، و الاّ ضامن است.