گوهر در شکم ماهى
مسأله 1541ـ هرگاه کسى ماهى خريدارى کند و گوهرى در دل آن بيابد مال خود اوست، نه مال صيّادى که قبلاً آن را صيد کرده و به ديگرى فروخته و نه مال فروشندگان قبل از او و احتياط مستحب آن است که خمس آن را بدهد.
مقدمه
بسم الله الرحمن الرحیم
1ـ رساله «توضیح المسائل» که متن نخستین آن توسّط چند تن از فضلاى حوزه علمیّه قم در عصر مرحوم آیة اللّه العظمى بروجردى ـ قدّس سرّه ـ بر طبق فتاواى ایشان تنظیم شد، گام مؤثّرى در طریق واضح ساختن احکام فقهى، براى اوّلین بار، جهت عموم مردم بود; چراکه هم اصطلاحات پیچیده مخصوص فقه که رساله هاى پیشین مملوّ از آن بود در توضیح المسائل وجود نداشت، و هم جمله بندى ها ساده و روشن، و در عین حال دقیق و منسجم بود; و به همین دلیل، اثر عمیقى در رغبت اقشار متدیّن نسبت به فهم مسائل دینى گذاشت.
بعد از «معظّم له»، مراجع بزرگ دیگر ـ کثّراللّه امثالهم ـ نیز ازآن متن استفاده کرده، با داخل نمودن فتاواى خود در متن مزبور، همان سنّت پسندیده را تعقیب کردند.
امّا از آنجا که جمله بندى هاى کتاب براى فتاواى مرحوم آیة اللّه العظمى بروجردى تهیّه شده بود، با مرور زمان و تلفیق با فتاواى بزرگان دیگر، ناهماهنگى هایى در آن به وجود آمد و سلاست و انسجام نخستین را از دست داد، تا آنجا که در این اواخر قسمت قابل توجّهى از «توضیح المسائل» دوباره شکل پیچیده به خود گرفت و فهم آن براى بعضى مشکل شد حتّى در بعضى از موارد، شاید تناقضهایى در آن به وجود آمد.
2ـ از سوى دیگر مشغله زیاد مراجع بزرگ، غالباً به آنها اجازه نمى داد که خودشان شخصاً تمام مسائل «توضیح» را بر فتاواى خود تطبیق و تغییرات لازم را در عبارات انجام دهند و این کار احیاناً زیر نظر فرد یا جمعى از فضلاى مورد اعتمادشان انجام مى شد و پیداست که طرز کار و دقّت این فضلا با خود مراجع فرق بسیار داشت هرچند هر دو از نظر شرعى حجّت بود.
3ـ از این گذشته، تغییرات تند و سریع جامعه سبب مى شد مسائلى که از محلّ ابتلا خارج شده بود و هنوز در آن به چشم مى خورد از توضیح المسائل خارج گردد و در عوض مسائل مهمّ مورد ابتلاء و حاجت به آن افزوده شود، تا جوابگوى نیازهاى مردم مسلمان در مسائل فقهى باشد.
در رساله حاضر این مشکلات بحمداللّه برطرف گشته و توضیح المسائل به طرز شایسته ترى عرضه شده است زیرا:
اوّلاً: با اصلاح کامل عبارات و بازنگرى دقیق، سلاست و انسجام و هماهنگى به توضیح المسائل بازگشته است.
ثانیاً: حضرت آیة اللّه العظمى مکارم شیرازى شخصاً بر تمام مسائل نظارت داشته و متون «توضیح» را با فتاواى خودشان که در «تعلیقات عروة الوثقى» آمده تطبیق نموده و مسائلى را که در عروه نبوده، بر آن افزوده اند و تمام عبارات را اصلاح کرده اند.
ثالثاً: مسائل غیر مورد ابتلاء از آن حذف و مسائل مورد حاجت به آن افزوده شده است و انشاءاللّه به صورتى درآمده که نفع آن عام و بهره گیرى از آن براى همه آسانتر باشد.
خداوند متعال به همه ما توفیق عمل به احکام اسلام و قرآن و سنّت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)و ائمّه طاهرین(علیهم السلام) را عنایت فرماید و نیّت ما را خالص و در مسیر رضاى خودش قرار دهد!
«ناشر»
مسأله 1541ـ هرگاه کسى ماهى خريدارى کند و گوهرى در دل آن بيابد مال خود اوست، نه مال صيّادى که قبلاً آن را صيد کرده و به ديگرى فروخته و نه مال فروشندگان قبل از او و احتياط مستحب آن است که خمس آن را بدهد.
مسأله 1757ـ گوشتهايى كه از بازار مسلمانان يا از دست شخص مسلمان گرفته شود خريد و فروشش اشكال ندارد، ولى اگر بداند مسلمانى كه آن را از دست كافر گرفته يا از بلاد كفّار آورده تحقيق نكرده كه حيوانش مطابق دستور شرع ذبح شده يا نه، خريد و فروش آن باطل و حرام است؛ ولى اگر از مسلمانى گرفته كه ظاهراً پايبند شرع است و احتمال مى دهد تحقيق كرده باشد معامله اش صحيح است؛ و خريدن چرمهايى كه از بلاد كفّار مى آورند اشکالی ندارد و پاك است، هر چند با آن نمی توان نماز خواند.
مسأله 100ـ گوشت هایی كه در بازار مسلمانان فروخته مى شود، يا مسلمانى براى انسان هديه مى آورد پاك و حلال است، و تحقيق و تفحّص درباره آن لازم نيست؛ ولى اگر بدانند آن مسلمان گوشتها را از كافر گرفته و رسيدگى لازم را نكرده، لازم است از آن اجتناب شود. اما چرم¬هايى كه از بلاد كفّار مى آورند پاك است، هر چند نمى توان با آن نماز خواند.
مسأله 2222ـ هرگاه گرگ، گلوى گوسفند را بطورى بكند كه از رگهاى گردن كه بايد موقع ذبح بريده شود چيزى باقى نماند آن حيوان حرام مى شود. ولى اگر آن رگها سالم باشد در صورتى كه گوسفند هنوز زنده است و آن را به دستورى كه گفته شد سر ببرند حلال مى باشد. و هرگاه حيوانى به غير دستور شرعى ذبح شده باشد پاك است، هر چند خوردن گوشت آن حرام مى باشد، بنابراين پوست و چرم حيواناتى كه از ممالك غير اسلامى مى آورند پاک است؛ ولی با آن نمی توان نماز خواند.
مسأله 1628ـ گوسفند 5 نصاب دارد:1ـ (40) گوسفند و زکات آن يک گوسفند است، و کمتر از آن زکات ندارد.2ـ (121) گوسفند و زکات آن دو گوسفند است.3ـ (201) گوسفند و زکات آن سه گوسفند است.4ـ (301) گوسفند و زکات آن چهار گوسفند است.5ـ (400) گوسفند و بالاتر، که بايد براى هر صد تاى آنها يک گوسفند بدهد و مقدارى که از صد تا کمتر است زکات ندارد و ميان دو نصاب نيز زکات نيست، يعنى اگر گوسفندان به (40) رسيده است تا به نصاب دوم که (121) گوسفند است نرسد، فقط يک گوسفند مى دهد و همچنين در نصابهاى بعد.
مسأله 2295ـ گوسفندى را که نذر کرده اند پشم آن و مقدارى که چاق مى شود جزء نذر است و اگر پيش از آن که گوسفند به مصرف نذر برسد بچّه اى بياورد، يا شير دهد، احتياط واجب آن است آن را هم به مصرف نذر برساند.
مسأله 1722ـ گندم يا چيز ديگرى را که براى فطره مى دهند بايد مخلوط با خاک و اشياء ديگر نباشد، مگر اين که بقدرى کم باشد که به حساب نيايد.
مسأله 1539ـ اگر دو يا چند نفر گنجى پيدا کنند همه در آن شريکند و طبق قراردادى که دارند عمل مى کنند و سهم هر يک به حدّ نصاب برسد خمس دارد.
مسأله 1295ـ اگر از گفته منجّمين و اشخاصى که از اين امور اطّلاع دارند اطمينان پيدا کند که خورشيد يا ماه گرفته، بايد نماز آيات را بخواند و نيز اگر بگويند فلان وقت خورشيد يا ماه مى گيرد و فلان مقدار طول مى کشد و به گفته آنها اطمينان پيدا کند، بايد وقت را رعايت کند.
مسأله 1014ـ هرگاه کلمه اى بگويد که يک حرف بيشتر ندارد چنانچه معنى داشته باشد (مانند «ق» در عربى يعنى نگه دار) و معنى آن را قصد کند نمازش باطل است و اگر قصد نکند امّا متوجّه معنى آن باشد احتياط آن است که نماز را اعاده کند.
مسأله 1101ـ اگر در نماز چند کلمه يا چند جمله بگويد بطورى که از صورت نمازگزار خارج نشود وهمه آن يکى حساب شود، دوسجده سهو براى همه کافى است.
مسأله 948ـ هرگاه پيش از آن که بدن آرام گيرد ذکر سجده را شروع کند، نماز باطل است، همچنين اگر قسمتى از آن را هنگام بلند شدن از سجده بگويد، امّا اگر سهواً باشد مانعى ندارد و اگر قبل از برداشتن سر از سجده متوجّه شود بايد ذکر را اعاده کند.