عدمکفایت احتمال اعلمیت
آيا احتمال اعلميت در انتخاب مرجع تقلید كفايت میکند.
کافی نیست و ملاك يقين است.
کافی نیست و ملاك يقين است.
احكام شرع را بايد از طرقى كه در ابتداى رسالهها نوشتهشده گرفت: از مجتهد بلا واسطه، يا از رساله او، يا از افراد مسئلهدان؛ و بر روحانیون محترم لازم است كه در منابر خود به بحث احكام اهمیت دهند.
تحقیق در دین و اعتقاد به یکى از مذاهب، غیر از تظاهر به آن است. توضیح اینکه: بر همه واجب است در اصول دین بهاندازه توانایى خود تحقیق کنند و اگر واقعاً بعد از تحقیق کامل و کمک گرفتن از آگاهان، به آیینى غیر از آیین اسلام معتقد شوند، معذور هستند; زیرا وظیفه عقلى و شرعى خود را انجام داده، ولى به خطا رفتهاند. امّا کسى که قبلاً مسلمان بوده و به عللى دین جدید اختیار کرده، اگر تظاهر کند محکوم به احکام مرتد است; و احکام مرتد درواقع ازجمله احکام سیاسى اسلام، براى جلوگیرى از نفوذ دشمنان در محیط اسلام و اغفال و اغواى مردم است.
کسی که نخواهد تقلید کند میتواند عمل به احتياط كند، يعنى در اعمال خود طورى رفتار نمايد كه يقين كند تكليف خود را انجام داده است، مثلاً اگر بعضى از مجتهدين كارى را حرام و بعضى مباح مىدانند آن را ترك كند و يا اگر بعضى، آن را مستحب و بعضى واجب مىدانند آن را حتماً بهجا آورد، ولى چون عمل به احتياط مشكل است و احتياج به اطلاعات نسبتاً وسيعى از مسائل فقهى دارد، راه براى توده مردم غالباً همان مراجعه به مجتهدين و تقليد از آنهاست.
رشد فکرى و جسمى دختران سریعتر از رشد پسران صورت میگیرد به همین سبب سنّ بلوغِ دختران پایینتر از پسران است.
به فتوای ما باید هر فرد تابع مرجع خود باشد و اگر مرجع امری را اجازه نمیدهد یا گرفتن وجهی را جایز نمیداند هرچند قانونی باشد اقدام نکند.
اعلم بودن تنها به آگاهى و اعلمیت در علم اصول حاصل نمیشود بلکه شرایط دیگرى نیز دارد.
اگر احتمال دهد فتواى مجتهد عوضشده، میتواند به فتواى سابق عمل كند و جستجو لازم نيست.
«مجتهد» و «اعلم» را از سهراه مىتوان شناخت: اوّل: اينكه خود انسان اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. دوم: اينكه دو نفر عادل از اهل علم به او خبر دهند، بهشرط اينكه دو نفر عالم ديگر برخلاف گفته آنها شهادت ندهند. سوم: اينكه آنچنان در ميان اهل علم و محافل علمى مشهور باشد كه انسان يقين پيدا كند او اعلم است. اعلم کسی است که در استخراج احکام شرعی از ادلّه شرعیّه داناتر باشد.
با توجه به اینکه احتیاط کار آسانی نیست بهتر این است که شما فتوای یک مرجع را بگیرید و به آن عمل کنید در ضمن احتیاطهای واجب و مستحب آن مرجع را نیز عمل کنید تا فکر شما راحت باشد.
هرگاه مرجع تقليدي فوت کند مقلدين او بايد يک مرجع زنده که او را اعلم از ديگران میدانند انتخاب کنند و تمامی مسائل خود را از او تقلید نمایند. همچنین اگر بخواهند بر تقليد مرجع ميت باقي بمانند در مسائلی که به فتوای میت عمل کردهاند مجازند و در مسائلی که عملنکردهاند باید به فتوای زنده عمل نمایند پس در مسائلى كه اولين بار است مورد ابتلا آنها قرار مىگيرد مثلاینکه اولين بار است به حج يا عمره مىرود به فتواى زنده عمل نمایند.
اگر به مقدار مرجع در این مسئله آگاهی دارد اشکالی ندارد.