ملاک تشخیص اعلمیت مجتهد متوفی
آیا ملاك در اعلمیت مجتهد متوفى نظر مقلّد است یا مجتهد زنده؟
ملاك در اعلمیت مجتهد متوفى نظر مقلّد است نه مجتهد زنده يا ديگران.
شناخت اعلمیت توسط غیرروحانی
آیا ممکن است غیرروحانی، توانایى شناخت مجتهد و مرجع اعلم را داشته باشد؟ در این صورت، آیا قول چنین شخصى در اثبات اجتهاد یا اعلمیت حجّت است؟
درصورتیکه آن فرد ثقه و مورد اعتماد باشد و از اهل خبره پرسش کند، میتوان به حرف او اعتماد کرد.
اعتماد به گفتههای کسی که احکام را بازگویی میکند
آیا مىتوان به احکامى که توسّط خانمجلسهایها بیان میشود، عمل کرد؟
هرگاه افراد آگاهى باشند و رعایت احتیاط را در نقل مسائل بنمایند، مانعى ندارد.
تقلید از مجتهد مرده
آیا میتوان بر مجتهدی که خیلی قبل فوت کرده و از او تابهحال تقلید نکرده بودم تقلید کنم؟
عمل كردن به فتواى مجتهد مرده درصورتیکه قبلاً از او تقلید نکرده بوده جايز نيست هرچند اعلم باشد بنا بر احتياط واجب.
تغییر احکام صریح قرآن توسط مجتهد
آیا میتوان در مورد مسائلی که در متن صریح قرآن آمده نظر داد؟ و آیا یک مجتهد میتواند با توجه به اجتهاد خود نظر دهد که این آیه به فرض در زمان کنونی با زمان پیامبر (ص) فرق میکند و نظر جدیدی بدهد؟ مثلاً در مورد مقدار دیه زن و مرد که در متن صریح قرآن آمده است با توجه به شرایط کنونی مقدار آن را تغییر داد؟
آنچه در آیات قرآن با صراحت آمده بههیچوجه قابلتغییر نیست.
دلالت نداشتن درشتی صدا و روییدن موی بر صورت بر بلوغ
آیا میتوان درشتی صدا و یا روییدن موی درشت بر صورت و پشت لب را دلیل بر بلوغ دانست؟
درشت شدن صدا و روییدن موى درشت در صورت و پشت لب و مانند آن، دلیل بر بلوغ پسران نیست، مگر اینکه از این راه یقین به بالغ شدن حاصل شود.
دلالت نداشتن درشتی صدا و روییدن موی بر صورت بر بلوغ
آیا میتوان درشتی صدا و یا روییدن موی درشت بر صورت و پشت لب را دلیل بر بلوغ دانست؟
درشت شدن صدا و روییدن موى درشت در صورت و پشت لب و مانند آن، دلیل بر بلوغ پسران نیست، مگر اینکه از این راه یقین به بالغ شدن حاصل شود.
بلوغ در ازدواج و تجارت و اجرای حدود و قصاص
آیا میتوان گفت که هر فرد بعد از رسیدن به بلوغ میتواند ازدواج کند و یا وارد تجارت گردد و یا حدود و قصاص بر او جاری شود یا معیار دیگری نیز دارد؟
بلوغ چهار مرحله دارد:مرحله اوّل: بلوغ در عبادات و رعايت واجبات و محرمات است؛ که حدّ آن اتمام سن 15 سال قمري در پسرها و نه سال قمري در دخترها و ديگر علائمي که در رساله توضيح المسائل (مسئله 1909) آوردهایم.مرحله دوم: بلوغ در نکاح است، يعني بايد رشد جسماني مناسب براي ازدواج و عمل زناشويي داشته باشد و اگر وضع او طوری است که آسیب به او میرسد، نکاح جايز نيست. البته خواندن صيغه بدون آثار ديگر ازدواج اشکال ندارد مرحله سوم: بلوغ اقتصادي است به اين معني که بتواند اموالش را سرپرستي کند و او را فريب ندهند. البته بلوغ اقتصادي داراي مراحلي است و به هراندازه که رشد اقتصادي پيدا کند، میتواند در اموالش تصرّف کند فرق است بين خريد نیازهای روزمره و معامله ملک و زمين و خانه و امثال آنمرحله چهارم: رشد براي مسائل حدود و قصاص و امثال آن است. البته در ديات نه علم شرط است نه عمد، بنابراين قتل خطا و شبه عمد دیه دارد. ولي در حدود و قصاص و امثال آن، چنانچه درکي از اين مسائل ندارد، نمیتوانیم آنها را بر او جاري کنيم.نتیجه اینکه در هر مورد رشد براي کاري نباشد، نمیتوان مسئوليت آن کار را تحميل کرد؛ و در صورت شک نيز اصل عدم جواز است.
بلوغ در ازدواج و تجارت و اجرای حدود و قصاص
آیا میتوان گفت که هر فرد بعد از رسیدن به بلوغ میتواند ازدواج کند و یا وارد تجارت گردد و یا حدود و قصاص بر او جاری شود یا معیار دیگری نیز دارد؟
بلوغ چهار مرحله دارد: مرحله اوّل: بلوغ در عبادات و رعايت واجبات و محرمات است؛ که حدّ آن اتمام سن 15 سال قمري در پسرها و نه سال قمري در دخترها و ديگر علائمي که در رساله توضيح المسائل (مسئله 1909) آوردهایم. مرحله دوم: بلوغ در نکاح است، يعني بايد رشد جسماني مناسب براي ازدواج و عمل زناشويي داشته باشد و اگر وضع او طوری است که آسیب به او میرسد، نکاح جايز نيست. البته خواندن صيغه بدون آثار ديگر ازدواج اشکال ندارد مرحله سوم: بلوغ اقتصادي است به اين معني که بتواند اموالش را سرپرستي کند و او را فريب ندهند. البته بلوغ اقتصادي داراي مراحلي است و به هراندازه که رشد اقتصادي پيدا کند، میتواند در اموالش تصرّف کند فرق است بين خريد نیازهای روزمره و معامله ملک و زمين و خانه و امثال آن مرحله چهارم: رشد براي مسائل حدود و قصاص و امثال آن است. البته در ديات نه علم شرط است نه عمد، بنابراين قتل خطا و شبه عمد دیه دارد. ولي در حدود و قصاص و امثال آن، چنانچه درکي از اين مسائل ندارد، نمیتوانیم آنها را بر او جاري کنيم. نتیجه اینکه در هر مورد رشد براي کاري نباشد، نمیتوان مسئوليت آن کار را تحميل کرد؛ و در صورت شک نيز اصل عدم جواز است.
فراگیری مسائل دینی از غیر عالم دینی
آیا میشود به حرف مردم که هر کس در مورد مطالب دینى نظرى میدهد، گوش داد و طبق آن عمل کرد؟
مسائل دینى را باید از مجتهدین و علماى دین فراگرفت.
استخراج حکم فقهی از نهج البلاغه
آیا میشود از نهج البلاغه حکم فقهی استخراج کرد؟
بزرگان فقها به آن استناد می کنند.