تعریف شخص غنی در احکام شرعی
در احکام شرعی به چه کسی غنی گفته میشود؟
غنى كسى است كه مخارج سال خود و عيالاتش را دارد، يا از طریق کسبوکار به دست مىآورد و اگر كسى چنين نباشد فقير است، زكات فطره بر او واجب نيست و میتواند زكات فطره بگيرد.
غنى كسى است كه مخارج سال خود و عيالاتش را دارد، يا از طریق کسبوکار به دست مىآورد و اگر كسى چنين نباشد فقير است، زكات فطره بر او واجب نيست و میتواند زكات فطره بگيرد.
بز و ميش و شيشك در زكات باهم فرق ندارد و همچنين انواع شتر، گاو و گاوميش نيز يك جنس حساب میشود.
فقیر يا مسکین بنابر احتياط واجب نمیتواند بيش از مخارج سال خود و عيالاتش را از زكات بگيرد و اگر كسرى دارد تنها بهاندازه كسرى خود میتواند بگيرد.
در فرض سؤال، چهار پنج روز کافى است.
در فرض سؤال، چهار پنج روز کافى است.
احتياط واجب آن است كه به هر فقير از زكات نصاب اول نقره (يعنى بهاندازه دو مثقال و 15 نخود) كمتر ندهد و اگر از چيز ديگر مانند گندم و جو زكات مىدهد نيز قيمت آن كمتر از اين مقدار نباشد.
انسان نمیتواند زكاتى را كه جدا كرده و كنار گذاشته بردارد و چيز ديگرى بهجای آن بگذارد.
هرگاه دو نفر در مالى كه زكات آن واجب شده باهم شريك باشند و يكى از آنان سهم زكات خود را بدهد و بعد مال را تقسيم كند، تصرف او در سهم خودش اشكال ندارد، هرچند ديگرى سهم زكاتش را نداده است.
گاو داراى دو نصاب است: نصاب اوّل 30 رأس است، يعنى وقتى شماره گاوها به 30 رسد اگر شرايط زکات را دارا باشد، بايد يك گوساله نر يا ماده كه لااقل داخل سال دوم شده باشد زكات دهد. نصاب دوم 40 رأس است و زكات آن يك گوساله ماده است كه لااقل داخل سال سوم شده باشد و آنچه در بين 30 و 40 باشد زكات ندارد، مثلاً كسى كه (35) گاو دارد فقط زكات 30 رأس آن را مىدهد و همچنين اگر از (40) گاو زيادتر شود تا به 60 نرسيده، فقط زكات همان 40 گاو را مىدهد و هرگاه به 60 رسيد بايد دو گوساله كه لااقل داخل سال دوم شده بدهد، همینطور هرچه افزايش يابد آنها را سیسی، يا چهل چهل و يا اگر ممكن است با 30 و 40 حساب كند و مطابق دستور بالا عمل نمايد، امّا بايد طورى حساب كند كه چيزى باقى نماند، يا اگر مىماند از 9 بيشتر نباشد، مثلاً كسى كه 70 رأس گاو دارد بايد بهحساب 30 و 40 حساب كند و هرکدام را مطابق دستور بالا زكات بدهد و كسى كه 80 رأس گاو دارد با حساب چهل چهل حساب كند.
براى شتر 12 نصاب است: اوّل: 5 شتر و زكات آن يك گوسفند است و كمتر از اين مقدار، زكات ندارد. دوم: 10 شتر و زكات آن دو گوسفند است. سوم: 15 شتر و زكات آن سه گوسفند است. چهارم: 20 شتر و زكات آن چهار گوسفند است. پنجم: 25 شتر و زكات آن پنج گوسفند است. ششم: 26 شتر و زكات آن يك شتر است كه داخل سال دوم شده باشد. هفتم: 36 شتر و زكات آن يك شتر است كه داخل سال سوم شده باشد. هشتم: 46 شتر و زكات آن يك شتر است كه داخل سال چهارم شده باشد. نهم: 61 شتر و زكات آن يك شتر است كه داخل سال پنجم شده باشد. دهم: 76 شتر و زكات آن دو شتر است كه داخل سال سوم شده باشد. يازدهم: 91 شتر و زكات آن دو شتر است كه داخل سال چهارم شده باشد. دوازدهم: 121 شتر و بالاتر از آن است كه بايد يا چهل چهل حساب كند و براى هر 40 شتر يك شتر بدهد كه داخل سال سوم شده باشد، يا پنجاهپنجاه حساب كند و براى هر پنجاه شتر يك شتر بدهد كه داخل سال چهارم شده باشد و يا با چهل و پنجاه حساب كند، ولى در اینجا نیز باید طورى حساب كند كه چيزى باقى نماند و يا اگر باقى مىماند از 9 شتر بيشتر نباشد و شتر زكات بايد حتماً ماده باشد.
کسر میشود، ضمناً اگر محصول بعد از تعلق زکات تلف شود، زکات را از محل پرداختی بیمه کسر میکنند.
کسر میشود، ضمناً اگر محصول بعد از تعلق زکات تلف شود، زکات را از محل پرداختی بیمه کسر میکنند.