حکم زکات پول رایج غیر از طلا و نقره
آیا به پول اسکناس یا پولهای رایج دیگر زکات تعلّق میگیرد؟
احتياط مستحب آن است كه از ساير پولهای رايج مانند اسكناس اگر شرايط ديگر در آن جمع باشد زكات بدهند.
احتياط مستحب آن است كه از ساير پولهای رايج مانند اسكناس اگر شرايط ديگر در آن جمع باشد زكات بدهند.
اگر گرفتن سهمى از زراعت در مقابل همه کارهای کشاورزى باشد (آنچنانکه در میان مالک و رعیت در بلاد ما معمول است) زکات به سهم آنها تعلّق میگیرد؛ بهشرط اینکه سهم آنها به حدنصاب برسد. امّا اگر سهم را فقط در مقابل درو کردن یا مانند آن بگیرد ـ یعنى بعد از وقت تعلّق زکات ـ در این صورت چیزى بر کارگر نیست.
هرگاه كسى از دنيا برود درحالیکه زكات واجب بر ذمّه اوست و هم بدهى به مردم دارد، چنانچه مالی که زکات به آن تعلقگرفته است موجود باشد، بايد اوّل تمام زكات را از مالى كه زكات آن واجب شده پرداخت نمایند و بعد دين او را ادا كنند.
براى شتر 12 نصاب است: اوّل: 5 شتر و زكات آن يك گوسفند است و كمتر از اين مقدار، زكات ندارد. دوم: 10 شتر و زكات آن دو گوسفند است. سوم: 15 شتر و زكات آن سه گوسفند است. چهارم: 20 شتر و زكات آن چهار گوسفند است. پنجم: 25 شتر و زكات آن پنج گوسفند است. ششم: 26 شتر و زكات آن يك شتر است كه داخل سال دوم شده باشد. هفتم: 36 شتر و زكات آن يك شتر است كه داخل سال سوم شده باشد. هشتم: 46 شتر و زكات آن يك شتر است كه داخل سال چهارم شده باشد. نهم: 61 شتر و زكات آن يك شتر است كه داخل سال پنجم شده باشد. دهم: 76 شتر و زكات آن دو شتر است كه داخل سال سوم شده باشد. يازدهم: 91 شتر و زكات آن دو شتر است كه داخل سال چهارم شده باشد. دوازدهم: 121 شتر و بالاتر از آن است كه بايد يا چهل چهل حساب كند و براى هر 40 شتر يك شتر بدهد كه داخل سال سوم شده باشد، يا پنجاهپنجاه حساب كند و براى هر پنجاه شتر يك شتر بدهد كه داخل سال چهارم شده باشد و يا با چهل و پنجاه حساب كند، ولى در اینجا نیز باید طورى حساب كند كه چيزى باقى نماند و يا اگر باقى مىماند از 9 شتر بيشتر نباشد و شتر زكات بايد حتماً ماده باشد.
هرگاه كسى داراى مقدارى طلا و نقره است، امّا هیچکدام از آن دو بهاندازه نصاب نيست زكات بر او واجب نمىباشد، هرچند قيمت مجموع آن به حدنصاب برسد.
اجازه میدهیم به فقیری که مستحق و نیازمند است زکات پرداخت نماید.
در زكات طلا و نقره علاوه بر شرايط عامه وجوب زکات، دو شرط اختصاصی دیگر لازم میباشد: یکی آنكه طلا و نقره بهصورت «سکّه» باشد و معامله با آن رواج داشته باشد، بنابراين سکّههایی كه رواج معامله ندارد زكات به آن تعلّق نمیگیرد. و دوّم آنكه انسان يك سال تمام مالك مقدار نصاب باشد و اگر وارد ماه دوازدهم شود احتياط مستحب آن است كه زكات آن را بدهد، امّا اگر قبل از گذشتن يازده ماه آن را بفروشد، يا از نصاب بيفتد، يا در اختيار او نباشد، زكات به آن تعلّق نمیگیرد؛ همچنين اگر آن را با چيز ديگرى عوض نمايد، يا آنها را آب كند و از صورت سكّه خارج سازد، امّا اگر سکّههای طلا و نقره را به سکّههای طلا و نقره ديگرى عوض كند احتياط واجب آن است كه زكات آن را بپردازد.
كسى كه زكات حيوان بر او واجب است اگر زكات را از مال ديگرش بدهد تا وقتیکه شماره آنها از نصاب كم نشده همهسال بايد زكات بدهد و هرگاه از نصاب افتاد ديگر زكات واجب نيست و اگر پيش از تمام شدن ماه يازدهم حيوان را با چيز ديگر عوض كند، زكات بر او واجب نيست، ولى اگر آن حيوانات را با گاو و گوسفند و شتر ديگرى عوض كند، مثلاً 40 گوسفند بدهد و 40 گوسفند ديگر بگيرد احتياط واجب آن است كه زكات آن را بپردازد.
زكات فطره را از جنس معيوب نمىتوان داد، ولى اگر جايى باشد كه آن جنس خوراك غالب آنها محسوب میشود اشكال ندارد.
به كسى كه ادّعاى احتياج مىكند نمىتوان زكات فطره داد، مگر آنکه اطمينان حاصل گردد كه او فقير است، يا لااقل از ظاهر حالش گمان پيدا شود و يا بداند سابقاً فقير بوده و رفع فقر او ثابت نشده باشد.
هرگاه كسى مخارج عيالاتش را از مال حرام بدهد واجب است فطره آنها را از مال حلال بدهد.
اگر انسان نانخور كسى باشد، ولى قبل از غروب نانخور ديگرى شود، زكات فطره او بر عهده شخص دوم است، مثل اينكه دختر پيش از غروب به خانه شوهر رود كه شوهرش بايد فطره او را بدهد.