مسافرت فرزند در صورت نهی والدین
اگر فرزندی علیرغم نهی والدین از سفر به مسافرت برود، نمازش در آن سفر چه حکمی دارد؟
چنانچه فرزند با نهى پدر و مادر سفر نمايد بهطوریکه مايه اذيّت آنها شود، بايد نماز را بنا بر احتیاط واجب تمام بخواند.
چنانچه فرزند با نهى پدر و مادر سفر نمايد بهطوریکه مايه اذيّت آنها شود، بايد نماز را بنا بر احتیاط واجب تمام بخواند.
اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت خود منصرف شود، بايد نماز را شكسته بخواند، مگر اينكه مردّد درماندن و برگشتن باشد و يا بخواهد همانجا ده روز بماند.
چنانچه در آنجا مقدارى متوقف شود و بعد تصمیم بگیرد بقیّه راه را ادامه دهد باید نماز را شکسته بخواند؛ و اگر در حال تردید مقدارى از مسافت را طى کند سپس تصمیمش بر ادامه راه شود، چنانچه باقیمانده راه با آنچه قبلاً با قصد طى کرده هشت فرسخ یا بیشتر باشد نماز را شکسته میخواند.
اگر از اوّل بخواهد به محلی كه كمتر از هشت فرسخ است برود و در وسط راه يا پس از رسيدن به آن مقصد قصد كند مسافرت خود را ادامه دهد بهطوریکه مجموع مسافرت او هشت فرسخ باشد، چون از اوّل قصد نداشته بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر در اثنا، يا پس از رسيدن به مقصد قصد كند ازآنجا هشت فرسخ يا بيشتر برود، نماز او شكسته است.
درصورتیکه قصد رفتن به مسافت نداشتهاند نماز و روزه آنها کامل است مشروط بر اینکه برگشتن آنها بهاندازه مسافت نباشد یا قبل از ظهر بازگردند.
كسى كه شغلش مسافرت نيست، ولى در شهر يا روستایى جنسى دارد كه براى حمل آن مسافرتهای پیدرپی میکند بايد نماز را شكسته بخواند، مگر اینکه کثرت سفر را داشته باشد.
مسافر با «هشت شرط» بايد نمازهاى چهار ركعتى را دو ركعت بهجا آورد: 1 سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد 2 از اوّل، قصد هشت فرسخ را داشته باشد 3 در بين راه از قصدش برنگردد 4 قبل از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود عبور نكند و نخواهد ده روز يا بيشتر در اثناء راه توقف كند. 5 سفر او براى كار حرامى نباشد 6 از صحرانشينهاى خانه بدوش نباشد 7 شغل و كار او مسافرت نباشد 8 به حدّ ترخص برسد
کارخانهها و مغازه¬های بین راه جزء شهر نیستند و آخرین خانههای شهر، حدّ نهایت محسوب میشود.
اگر شك دارد سفر او هشت فرسخ است يا نه نبايد نماز را شكسته بخواند، ولى در صورت شك بايد از كسانى كه به آن راه آشنا هستند تحقيق كند، مگر اينكه مشقّت زيادى داشته باشد.
مقدار مسافت را از راههای مختلف میتوان دريافت نخست اينكه خودش اندازهگیری كرده و يقين حاصل كند، دوم اينكه در میان مردم معروف باشد، سوم اينكه شخص مورد اعتمادى خبر دهد.