هرگاه بعد از گذشتن وقت نماز شك كند كه نماز را خوانده يا نه يا حتّى گمان كند نخوانده است، به شك اعتنا نكند، ولى هرگاه پيش از گذشتن وقت نماز شك كند، بايد نماز را به‌جا آورد، حتّى اگر گمان دارد نماز را خوانده كافى نيست.
اگر زمانی كه وارد آيه بعد شده شك كند آيه قبل یا قبل‌تر را خوانده يا نه يا وارد کلمه‌ای از يك آيه شده، شك كند كلمه قبل را خوانده بايد بنا بر احتياط واجب برگردد و آن را به‌قصد قربت به‌جا آورد و بعد دنبال آن را ادامه دهد؛ اما اگر شروع به خواندن سوره کرده و در خواندن حمد شک کند یا به رکوع یا قنوت رفته و شک در حمد یا سوره کند نباید به شک خود اعتنا کند و نماز در این حالت صحیح است.
درصورتی‌که زیاد تکرار نکرده باشید نمازهای گذشته صحیح است.
در فرض سؤال اعتناء نکند مگر اینکه نماز دو رکعتی نبوده و یقین دارد یا دو رکعت خوانده یا پنج رکعت که در این صورت نمازش باطل است.
هرگاه بعد از ركوع يا سجود بداند ذكر واجب را گفته امّا نمی‌داند با شرايط و به‌طور صحيح انجام داده يا نه به شک خود اعتنا نكند.
هرگاه شك كند كه «سلام» نماز را گفته يا نه يا شك كند درست گفته يا نه چنانچه وارد نماز ديگرى شده، يا مشغول كارى است كه نماز را به هم می‌زند و از حال نمازگزار بيرون رفته بايد به شک خود اعتنا نكند و اگر پیش‌از این موارد است بايد برگردد و سلام را بگويد.
در فرض سؤال باید ادامه داده و برنگردد.
اگر عرف او را کثیر الشک بداند احکام شاک بر او بار میشود ولی غالباً کسی کمتر از معیاری که در رساله بیان‌شده است شک می‌کند را عرف کثیر الشک نمی‌داند.
هرگاه کثیر الشک در رکعات نماز به شکش اعتنا کند نمازش اشکال دارد ولی در حال حاضر اگر ارکان نماز اضافه نمی‌شده و در یادگیری مسئله کوتاهی نکرده اعمال گذشته صحیح است و از این به بعد مراعات نماید.
نماز را با امام ادامه می‌دهد اگر امام در بعد از دو سجده بلند شد مشخص میشود رکعت سوم بوده و سلام می‌دهد و اگر امام سلام داد مشخص میشود رکعت چهارم بوده و نماز را اعاده می‌کند.
افعال جداگانه محسوب می شوند لذا اگر در هر کدام نسبت به اعمال قبل شک کند نباید به شک خود اعتنا کند.
