عدم وجوب تکرار زکات به مالی که زکات آن پرداختشده
آیا به مالی که زکات آن پرداختشده است، در سال بعد زکات مجدد تعلّق میگیرد؟
غلاتی كه زكات آنها را داده، اگرچند سال هم نزد او بماند زكات ندارد.
غلاتی كه زكات آنها را داده، اگرچند سال هم نزد او بماند زكات ندارد.
گوسفند 5 نصاب دارد: (40) گوسفند و زكات آن يك گوسفند است و كمتر از آن زكات ندارد. (121) گوسفند و زكات آن دو گوسفند است. (201) گوسفند و زكات آن سه گوسفند است. (301) گوسفند و زكات آن چهار گوسفند است. (400) گوسفند و بالاتر، كه بايد براى هر صد تاى آنها يك گوسفند بدهد و مقدارى كه از صد تا كمتر است زكات ندارد و ميان دو نصاب نيز زكات نيست، يعنى اگر گوسفندان به (40) رسيده است تا به نصاب دوم كه (121) گوسفند است نرسد، فقط يك گوسفند مىدهد و همچنين در نصابهای بعد.
گاو داراى دو نصاب است: نصاب اوّل 30 رأس است، يعنى وقتى شماره گاوها به 30 رسد اگر شرايط زکات را دارا باشد، بايد يك گوساله نر يا ماده كه لااقل داخل سال دوم شده باشد زكات دهد. نصاب دوم 40 رأس است و زكات آن يك گوساله ماده است كه لااقل داخل سال سوم شده باشد و آنچه در بين 30 و 40 باشد زكات ندارد، مثلاً كسى كه (35) گاو دارد فقط زكات 30 رأس آن را مىدهد و همچنين اگر از (40) گاو زيادتر شود تا به 60 نرسيده، فقط زكات همان 40 گاو را مىدهد و هرگاه به 60 رسيد بايد دو گوساله كه لااقل داخل سال دوم شده بدهد، همینطور هرچه افزايش يابد آنها را سیسی، يا چهل چهل و يا اگر ممكن است با 30 و 40 حساب كند و مطابق دستور بالا عمل نمايد، امّا بايد طورى حساب كند كه چيزى باقى نماند، يا اگر مىماند از 9 بيشتر نباشد، مثلاً كسى كه 70 رأس گاو دارد بايد بهحساب 30 و 40 حساب كند و هرکدام را مطابق دستور بالا زكات بدهد و كسى كه 80 رأس گاو دارد با حساب چهل چهل حساب كند.
گوسفندى را که براى زکات میدهد احتیاط واجب آن است که حداقل سال اوّل آن تمامشده باشد اگر بز میدهد دو سال آن تمامشده باشد.
اگر موقعى كه زكات را كنار گذارده مستحقى حاضر باشد بهتر است زكات را به او بدهد، مگر اينكه كسى را در نظر داشته باشد كه از او اولى باشد.
هرگاه زكات بر كسى واجب شود، ولى در آن محل مستحقى نباشد، چنانچه اميد نداشته باشد كه بعداً در آنجا مستحقى پيدا كند بايد زكات را به محل ديگرى ببرد و به مصرف برساند و بنابراحتياط واجب مخارج حملونقل به محل ديگر به عهده خود او است، ولى اگر زكات تلف شود، ضامن نيست. ولی چنانچه در محل خودش مستحق پيدا شود، بااینحال میتواند زكات را به محل ديگرى ببرد؛ ولى مخارج آن بر عهده خود اوست و اگر زكات تلف شود بنابر احتياط واجب ضامن است، هرچند با اجازه حاكم شرع باشد.ولی چنانچه در محل خودش مستحق پيدا شود، با اين حال مى تواند زكات را به محل ديگرى ببرد؛ ولى مخارج آن بر عهده خود اوست و اگر زكات تلف شود بنابر احتياط واجب ضامن است، هر چند با اجازه حاكم شرع باشد.
احتياط واجب آن است كه به هر فقير از زكات نصاب اول نقره (يعنى بهاندازه دو مثقال و 15 نخود) كمتر ندهد و اگر از چيز ديگر مانند گندم و جو زكات مىدهد نيز قيمت آن كمتر از اين مقدار نباشد.
در فرض سؤال، میتواند آن را به حاکم شرع یا کسی که از طرف او مأذون است بهعنوان زکات بپردازد و او آن را به شما به علّت بدهیتان بدهد.
مسافرى كه خرجى او تمامشده، يا اموالش به سرقت رفته، يا مركبش ازکارافتاده، چنانچه سفر او سفر معصيت نباشد و نتواند با فروختن چيزى يا قرض كردن مالى خود را به مقصد برساند، میتواند زكات بگيرد، هرچند در وطن خود فقير نباشد و لازم نيست بعد از رسيدن به وطن مقدارى را كه از باب زكات گرفته برگرداند، ولى اگر بعد از رسيدن به وطن چيزى از زكات زياد آمده باشد بايد آن را به حاكم شرع بدهد و بگويد زكات است.
مستحقّين زكات بايد شرايط زير را داشته باشند: اوّل، ايمان به خدا و پيغمبر اكرم صلیالله عليه و آله و ائمه دوازدهگانه علیهمالسلام، به اطفال يا ديوانگانى كه از مسلمانان شيعه فقير باشند مىتوان زكات داد، منتهى بايد زكات را به دست ولى آنها بدهند، خواه به نيت تمليك به طفل يا ديوانه باشد يا بهقصد مصرف كردن درباره آنها و اگر به ولى دسترسى ندارد میتواند خودش يا بهوسیله يك نفر امين زكات را براى احتياجات آنها صرف كند.دوم، در دادن زكات به فقیر عدالت و عدم ارتكاب گناهان كبيره شرط نيست، ولی نبايد زکات مايه كمك به گناه شود، بنابراين زكات را به كسى كه آن را در معصيت صرف مىكند نمىتوان داد و احتياط واجب آن است به شرابخوار نيز زكات ندهند. سوم، واجب النفقه نبودن مستحقین زکات، يعنى زكات را نمىتوان به فرزند و همسر و پدر و مادر داد، ولى اگر آنها بدهكار باشند و نتوانند بدهى خود را بپردازند زكات را به مقدار ادای دين مىتوان به آنها داد. چهارم، زكات گيرنده از سادات نباشد، مگر اينكه زكات دهنده هم از سادات باشد.
اگر كسى نمىتواند مخارج افراد واجب النفقه خود را بپردازد، مثلاً قادر نيست خرج زن و بچه خود را بدهد، يا توانايى دارد و نمىدهد، ديگران مىتوانند به آنها زكات دهند.