حکم بودن حضانت
حضانت حق است یا حکم ؟ آیا نسبت به حضانت زن و مرد تفاوت و تفصیلی وجود دارد؟
حکم است و قابل واگذاری نیست و فرقی وجود ندارد.
حکم است و قابل واگذاری نیست و فرقی وجود ندارد.
در شیره انگور بعد از رقیق شدن این حرمت نیست زیرا شیره بعد از رقیق شدن هیچگاه احتمال مسکر شدن در آن نمیرود ولی آب انگور جوشیده را که ثلثان نشده اگر بگذارد احتمال مسکر شدن وجود دارد.
چنانچه خانه و ماشین قانونا واگذار شده و زن بگوید طبق فتوای مرجع ام حاضر به ادامه زندگی هستم می تواند از پس دادن آن خودداری کند.
کراراً گفته ایم احکام و قوانین الهی تابع افراد و اشخاص نیست بلکه تابع نوع است، به این معنا که اگر مجموع مردان جامعه را با مجموع زنان مقایسه کنیم، بازدهی اقتصادی مردان به مراتب بیش از زنان است؛ بنابراین مصلحت شخصی معیار نیست بلکه مصلحت نوعی باید در نظر گرفته شود. در قوانین عرفیّه نیز چنین است، مثلاً می گویند: برای احراز فلان مقام، شخص باید دکترا داشته باشد، در حالی که عدّه ای از لیسانسه ها از عدّه ای از دکترها باسوادترند، حتی عدّه ای از کسانی که اصلاً مدرکی ندارند بسیار بافضیلت تر از گروهی از آن ها هستند که مدارک دانشگاهی دارند. در این گونه موارد معیار فرد نیست، بلکه معیار مجموعه هاست.
زمینها يا مغازههایی كه بايد خمس آنها حساب شود گاهى بهمرورزمان قيمت بالايى پیداکردهاند كه به طبع خمس آنها سنگين میشود؛ درواقع ارزش امروز آن بايد مخمّس شود ولى ما اجازه میدهیم اگر كسى نتواند ارزش امروز آن را حساب كند (كه معمولاً همين است) به ارزش روز خريد خمس را حساب كنند و اگر بعداً آن را فروخت، مقدار تفاوت قيمت روز خريد و امروز را حساب كنند و خمس آن را بپردازند. البته اگر قيمت زمان خريد بسيار ناچيز باشد ما میگوییم قيمتى بين خريد و ارزش امروز را محاسبه كنند و اگر بعداً فروختند خمس باقى آن را بپردازند.
در روزه اتصال زمانی شرط است ولی در نماز اتصال افعال شرط است.
در شرایط فعلی نباید بیش از مهر المثل باشد.
عمره مفرده در سه چيز با عمره تمتّع تفاوت دارد:اوّل: اینکه در عمره تمتّع بايد تقصير كند؛ ولى مردان در عمره مفرده مخيّرند بين تقصير و سر تراشيدن. دوم: آنکه در عمره تمتّع، طواف نساء نيست؛ ولى عمره مفرده طواف نساء هم دارد.سوم: اینکه ميقات عمره تمتّع يكى از مواقيت پنجگانه است؛ ولى در عمره مفرده علاوه بر میقاتهای مذكور، از أدنى الحل (مانند مسجد تنعيم) نيز مىتوان محرم شد.
نفر اول تنها روزه آن روز را قضا میکند؛ چون تعمد بر بقاء بر جنابت نداشته و از روی جهل تیمم نکرده است و جهل هرچند عن تقصیر باشد کفاره ندارد.ولی نفر دوم علاوه بر قضا، کفاره جمع (احتیاط واجب) میپردازد. چون علم به بطلان داشته هرچند علم به کفاره نداشته و علم به کفاره شرط نیست.
ازدواج موقّت تمام احکام ازدواج را دارد بهجز نفقه و بعضی از جزئیات دیگر، اما فرزند از آنها ارث میبرد و مسئولیت عدّه نگهداشتن بعد از پایان مدت بر دوش زن است و زن هرگز نمیتواند در این مدت همسر مرد دیگری شود و امثال آن.