وظیفه زنی که شوهرش عمداً به ائمه (علیهمالسلام) توهین میکند
اگر مردی به ائمه علیهمالسلام توهین کند و همسر او یقین دارد که وی عمداً چنین کرده، وظیفهاین زن چیست؟
در فرض سؤال باید از شوهرش جدا شود و نیازی به طلاق نیست.
در فرض سؤال باید از شوهرش جدا شود و نیازی به طلاق نیست.
درصورتیکه آنها از کار خود جدا توبه کنند و با اعمال صالح، گذشته خود را جبران نمایند، ازدواج با آنها مانعی ندارد.
اگر «طواف نساء» را ترک کند، خواه از روى عمد باشد، یا جهالت، یا فراموشى عمره مفرده او باطل نیست و کفّاره هم ندارد ولى همسر بر او حرام است تا بازگردد و طواف کند و اگر بازگشت ممکن نیست، یا مشکل است، نایب بگیرد و بعدازآنجام این عمل عقد ازدواج را تکرار کند.
نمیتواند با او زندگى کند و ازدواجش باطل است.
نمیتواند با مرد دیگرى ازدواج کند، مگر اینکه یقین به فوت او پیدا کند یا مراجعه به حاکم شرع کرده تا او دستور تحقیق درباره شخص موردنظر را صادر نماید و پس از طىّ مراحل شرعى او را طلاق دهد.
اگر اعمال خود را زیر نظر والدین خود انجام داده و الآن دقیقاً نمیداند چگونه انجام داده است حمل به صحت کند.
ازدواج با دختر در حال صِغر جايز نيست، مثل عقد یکساعته با دختر شيرخوار. اين نه در عرف عُقلا صحيح است و نه در عرف شرع و نه در روايات، درست شمردهشده. عقد در اينجا مفهومى ندارد. (البته مواردی که قصد محرمیت وجود دارد میتوان عقد موقت خواند بهشرط اينكه مدّت عقد بهاندازهای باشد كه پسر یا دختر به حدّ بهرهگیری جنسى برسد و بنابراحتیاط واجب برای دختر یا پسر مصلحت داشته باشد)
درگذشته این اجازه به اولیاء داده میشد که حتی برای صغیر همسری انتخاب کنند و معمولاً مشکلی ایجاد نمیشد ولی در عصر و زمان ما عملاً ثابتشده است که این ازدواجها به مصلحت دخترها و پسرها نیست و دارای مفاسدی است و با توجه به اینکه غبطه و مصلحت باید رعایت شود اینگونه ازدواجها باطل است و اعتباری ندارد. نسبت به آنچه درگذشته انجامشده اگر در آن زمان واقعاً مفسدهای نداشته و غبطه صغیر رعایت شده محکومبه صحت است.
احتیاط آن است که آنها باهم ازدواج نکنند ولی اگر ازدواج کردند سقطجنین جایز نیست.
طبق آخرین فتوای ما آنها به یکدیگر حرام نمیشوند، هرچند بهتر است چنین کاری ترک شود.
اگر در فامیل، یک نفر مرتکب خطایى شود، تمام آن فامیل بد نمیشوند. اگر واقعاً خانواده آن دختر خانواده خوبى هستند، ازدواج با او مانعى ندارد.