حکم عقد در عدّه وفات
عقد کردن در عدّه وفات با عقد در عدّه طلاق تفاوتی دارد؟
در حرمت ابد بین آنها فرقی وجود ندارد.
در حرمت ابد بین آنها فرقی وجود ندارد.
چنانچه شوهر دوّم او را طلاق داده و در عده طلاق شوهر دوّم خودشان با شوهر اوّل صیغه عقد را خوانده و دخول حاصلشده باشد حرام ابدی شدهاند.
1- توافق طرفین کافى نیست.2- چنانچه احتمال دهیم ادّعاى آنها راست باشد، باید حمل بر صحّت کرد.3- در فرض بالا حد و تعزیر هر دو. ساقط میشود.4- احصان مرد تفاوتى ایجاد نمیکند.5- آنها میتوانند باهم ازدواج کنند.6- تفاوتى نمیکند.
نمیتواند با او زندگى کند و ازدواجش باطل است.
در فرض سؤال فرزندان به خاطر اینکه نمیدانستهاند حلالزادهاند و اگر زن از همسر قبلی دخترى دارد به این مرد محرم است و پسران مرد نیز با زن محرمند.
در فرض سؤال احتیاط نمایند، یعنی با او ازدواج ننماید ولی حجاب را نیز رعایت نماید.
احتیاط آن است که به فسخ قناعت نشود، زوج از طلاق استفاده کند و زن هم در صورت موافقت زوج، از خلع استفاده کند.
اگر یکى از آن دو، یا هر دو خنثاى مشکل باشند، نکاح باطل است.
سابقه بیمارى روانى بهتنهایی براى فسخ کافى نیست؛ و با توجّه به اینکه چند سال با او زندگى کرده و آثار محسوسى در این مدّت نبوده، نشان میدهد که بهبودى نسبى یافته است. وجود عوارض غیر محسوس، یا ضعیف گذشته، بهتنهایی براى فسخ نکاح کافى نیست.
در فرض سؤال این امر عنن محسوب نمیشود بلکه نزد حاكم شرع مىرود و به زوج مهلت میدهد كه يك سال به معالجه خود بپردازد هرگاه معالجه نشد زوجه میتواند عقد را فسخ كند و این امور قابلدرمان است.
این عیب از عیوب فسخ نکاح نیست مگر اینکه قبلاً شرط صحّت کامل کرده باشند. در این صورت زن حقّ فسخ از باب خیار تدلیس دارد، ولى در فرض مسئله که مواقعه صورت نگرفته مهر به او تعلّق نمیگیرد. امّا اگر خساراتى متحمّل شده، میتواند آن را از زوج بگیرد.