حق فسخ در انواع بیماری مخل جماع و مهریه آن
1- بیماری واژینیسموس که بیماری زنانه و روحی است که در آن خانم های بیمار از دخول ممانعت می کنند ، و دخول در این بیماری غیر ممکن می گردد ، به عبارت دیگر در این نوع بیماری ، بیمار چون به شدت از دخول می ترسد مانع آمیزش زناشویی می گردد و طبق گفته پزشکان متخصص ، این بیماری درمان ندارد و یا صعب العلاج می باشد .آیا این بیماری در فرض اثبات آن برای بیمار ، شرعا ً جزو موارد فسخ نکاح توسط زوج میگردد ؟ 2- تکلیف مردی که قریب 5 سال هست ازدواج کرده و همسرش این بیماری را دارد و برای درمان به پزشکان فراوانی مراجعه نموده و حتی به تصور اینکه با ازاله ی بکارت این مشکل حل می گردد بیمار، تحت عمل جراحی قرار گرفته ، به نظر حضرت آقا با فرض پابر جا بودن بیماری ، و اینکه هیچ نوع دخولی توسط زوج صورت نگرفته ، و با فرض اینکه زوج توانایی دخول داشته و دارد ، با احراز این فروض و بعد از ازاله ی بکارت ، از نظر شرعی مهریه چه می شود ؟
1-اگر ثابت شود این بیماری مخل جماع است حق فسخ ثابت است. 2-اگر مطلقا دخولی حاصل نشده مهریه تعلق نمی گیرد.
فسخ عقد در صورت اطلاع مرد از زنا دادن دختر بدون ازاله بکارت
دختر زنا داده ولی بکارتش از بین نرفته و این موضوع به خواستگار اطلاع نداده حال آیا مرد حق فسخ دارد؟
حق فسخ نمی آورد مگر در حین عقد شرط کرده باشند.
داشتن عیب فسخ نکاح در شوهر زن سنی مذهب و ازدواجش با شیعه
مرد وزن سنی مذهب باهم ازدواج کردند. بعد از ازدواج زن متوجه شد که مرد عیبِ فسخ کننده نکاح را دارد. در فقه جعفری داشتن چنین عیب نکاح را فسخ میکند ولی در فقه اهلسنت باید طلاق صورت بگیرد. یک مرد شیعه میخواهد با این زن ازدواج کند. سوال بنده از محضر حضرتعالی اینست که آیا نکاح زن فسخ شده است و مرد شیعه میتواند با او ازدواج کندو نیازی به طلاق نیست، یا باید زن طلاق بگیرد و بعداً مرد با وی ازدواج کند؟
در فرض سوال قبل از طلاق نمی تواند با او ازدواج کند.
نوع مهریه در صورت فسخ عقد
با توجه به مسئله 2041: هرگاه به خاطر ناتوانى مرد از نزديكى، زن عقد را به هم زند، شوهر بايد نصف مهر او را بپردازد، ولى اگر به خاطر يكى ديگر از عيبهاي موجب فسخ نکاح، مرد يا زن عقد را به هم بزند اگر باهم نزديكى نكرده باشند چيزى بر مرد نيست و اگر كرده باشند بنابر احتياط واجب بايد تمام مهر را بپردازد. حال سوال این است که 1-تمام مهر یا مهرالمثل؟ 2- اگر بعد از اطلاع از عیب مرد به آن راضی شود مهریه را ضامن است یا بدل به مهرالمثل می شود؟
تمام مهر المثل را باید بدهد و در مواردی مانند تدلیس از شخصی که تدلیس کرده است می گیرد.
شرط عدم فسخ در عقد جایز
آیا در عقد جایز یکی از طرفین میتواند شرط عدم فسخ کند؟
هرگاه به صورت شرط فعل باشد یعنی بگوید من این عقد را فسخ نمی کنم صحیح است ولی اگر بگوید حق فسخ نداشته باشم باطل است.
فسخ وقف در صورت عمل نکردن به شرط در ضمن وقف
این جانب زمینی را وقف حسینیه شهر خود نموده ام در ضمن شرط کرده ام که یا خود ویا هیئت امناء حسینیه در این زمین مغازه بسازند که تاکنون ساخته نشده است آیا با این شرط میشود وقف را فسخ کرد و یا ملک بهتری جایگزین این زمین موقوفه کرد؟
با آنها اتمام حجت کنید، اگر به شرط عمل نمی کنند می توانید زمین را از آنها بگیرید و خودتان با کمک خیرین مغازه را بسازید.
فسخ نکاح در صورت اعتیاد شوهر
اگر زن بعد از عقد بفهمد همسرش معتاد است آیا میتواند عقد را فسخ کند، تکلیف مهریه چه خواهد شد؟
اگر زن در موقع عقد شرط کند که هرگاه شوهر مثلاً مسافرت نماید یا معتاد به مواد مخدر گردد یا خرجى او را ندهد اختیار طلاق با او باشد این شرط باطل است ولى هرگاه شرط کند که او از طرف شوهرش وکیل باشد که هرگاه این کارها را انجام دهد خود را مطلقه کند این وکالت صحیح است و در چنین صورتى حق دارد خود را طلاق دهد.
حکم فسخ عقد درصورتیکه مرد در مواقع خاص قادر به نزدیکی است
اگر فردى در بعضى مواقع، به علّت وضعیت خاص جسمانیاش، قادر بر نزدیکى نباشد، ولى در بعضى مواقع که کلیّه شرایط فردى و محیطى مهیّا باشد و طرف مقابل نیز همکارى لازم را بنماید، موفّق به این عمل شود، آیا این مشکل عنن محسوب شده و موجب فسخ نکاح میشود؟
درصورتیکه فراهم شدن این شرایط میسّر باشد، عنن محسوب نمیشود.
امتناع شریک از فسخ شراکت
دو نفر متفقاً اقدام به اجاره و خرید ششدانگ سرقفلی یک باب مغازه مینمایند که پس از چند سال همکاری و ادامه شراکت دچار نزاع و اختلاف گردیدهاند، حال با توجه به اینکه ادامه وضعیت اشاعه متعذر است راهکار شرعی جهت قلع ماده نزاع کدام است؟ با در نظر گرفتن اینکه احدی از شرکا حاضر به خرید سهم دیگری و یا فروش سهم خود است اما دیگری کلاً از خرید یا فروش امتناع میکند.
در اینجا به حاکم شرع مراجعه میکنند و او دستور میدهد که یا مجموع را بفروشند و در میان آنها تقسیم کنند یا احدی سهم دیگری را مطابق قیمت روز بردارد و از هم جدا شوند و اگر خود ملک قابل جداسازی باشد سهم هرکدام را حاکم شرع جدا میکند.