عدم اجرای قسامه برای اثبات معاونت در قتل
بدن نيمه جان انسانى در كنار جادّه يافت شده، و در حال اعزام به بيمارستان فوت كرده است. پزشكى قانونى آثارى از برخورد و تصادم اتومبيل، يا وسيله نقليّهاى در بدنش نيافته، و علّت مرگ را ناشى از «يك ضربه به سر» اعلام مىكند. اولياى دم عليه سه نفر از اهالى محلّ که اتّفاقاً يكى از آن سه اذعان مى دارد كه چند دقيقه قبل متوفّى را ديده، كه به همراه شخص ناشناس ديگرى در مسير جادّه پياده حركت مىكردند، و او كه با موتورسيكلت در جهت مخالف حركت مىكرده، فقط متوفّى را بر اثر تكان دادن دست شناخته، و چند دقيقه بعد كه بازگشته بدن خونآلودش را تنها ديده است) ادّعاى قتل عمد نموده، و مشخّصاً يكى از آن سه را مباشر و دو تن ديگر را معاون در قتل پدرشان مىدانند، لكن بيّنهاى ندارند، و با انكار متّهمين نيز مواجهاند، و براى اثبات ادّعاى خود هر يك با قاطعيّت و اصرار تمام، پنجاه سوگند مىخورد. ساير بستگان نسبى ذكور متوفّى، به لحاظ سكونت در شهرهاى مختلف در مراسم قسامه شركت مستقيم ندارند، امّا به صدق گفتار و وثوق مدّعيان قسم مىخورند، و صرفاً بر مبناى ادّعاى مدّعيان، متّهمين را قاتل مىدانند. حال آيا با اجراى قسامه، و اثبات عنوان اتّهامى هر يك از منكرين (از جهت مباشرت يا معاونت در قتل) تفاوتى وجود دارد؟
اجراى قسامه در مورد معاونت قتل محلّ اشكال است.