ممانعت از اشتغال زن بعد از دادن اجازه کتبی بعد عقد
اگر در عقد نامه اجازه اشتغال به همسر داده نشده باشد ولي بعداز يكسال اجازه اشتغال داده شود به صورت كتبي دريك كاغذ و متاسفانه اشتغال همسر باعث ايجاد مشكلات عديده اي از لحاظ روابط زناشويي و بدحجابي و غيره گردد حال سوال این است که با توجه به اينكه قانون اين اختيار را از زوج سلب نموده بخاطر مجوز كار كه بعدا به زوجه داده، آيا امكان اين وجود دارد كه مانع اشتغال زوجه گردم؟
با توجه به اینکه اجازه در ضمن عقد نکاح نبوده تا زمانی که مایل هستید ادامه دارد و تصور نمی رود قانون چیزی بر خلاف این بگوید مگر اینکه در ضمن عقد خارج لازمی اجازه صادر شده باشد.
ضمان عرفی مهریه توسط پدرشوهر
اگر پدر شوهر ضامن پرداخت مهریه نشده باشد اما عرفا در یک منطقه ای مهریه را پدر شوهر پرداخت می کند آیا در صورت فوت پدر شوهر مهریه عروس ها جزء بدهی های او محسوب شده است و ابتدا باید مهریه عروسها از اموال او پرداخت شود و سپس اگر چیزی باقی ماند بین ورثه تقسیم شود؟ یا مهریه عروسها جزء بدهی های پدر شوهر محسوب نمی شود؟ (ضمنا پدر شوهر در زمان حیات مهریه یک از عروس ها را پرداخت کرده است)
در صورتی که در عرف محل به قدری شایع باشد که به منزله شرط ضمن عقد محسوب شود باید از اموال او پرداخت شود.
ازدواج به شرط بخشش مهریه
آیا ازدواج کردن با فردی به شرط این که مهرش را ببخشد صحیح است؟
هرگاه منظور این است که ازدواج بدون مهریه باشد شرط باطل است و باید مهر المثل بپردازد.
تعهد به ازدواج و تعیین جریمه در صورت تخلف
چنانچه مردی به خانمی نوشته ای بدهد که تا تاریخی معلوم وی را با مهریه ای معلوم (مثلاً 500 سکه طلا) عقد خواهد کرد و اگر تا آن تاریخ، وی را عقد نکرد، باید به وی 500 سکه طلا بدهد اما مرد بنا به هر دلیلی زن را عقد نکرده است.حال، آیا گرفتن سکه ها از مرد با عنایت به اینکه هیچگونه عقد و صیغه ای صورت نگرفته است؛ از لحاظ شرعی چه حکمی دارد؟
با توجه به آنچه نوشته اید چنین تعهدی باطل است و مرد تکلیفی نسبت به عمل کردن به آن ندارد.
شرط عدم پرداخت مهریه در صورت نازا بودن زن
اگر مرد شرط کند که در صورتی که زن باردار نشود من میتوانم بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهم و زن هم این شرط را قبول کند آیا این شرط صحیح است و قابلیت اجرا دارد؟
چنین شرطی خلاف مقتضای عقد بوده و جایز نیست و اجرا نمی شود.
شرط ازدواج مرد با زن خود در آخرت
اگرزن شرط ازدواج را منوط کند به پذیرش اینکه مرد باید در آخرت هم با او ازدواج کند وحق ازدواج با سایر زنان بهشتی و حوریان را نداشته باشد،آیا شرط قبول است و با قبول آن از سوی مرد موظف به عمل آن می شود؟
شرایط عالم دیگر با این عالم متفاوت است و این شرط اعتباری ندارد.
اسقاط حق عزل وکالت در ضمن عقد خارج لازمی که وجود نداشته
به موجب وکالتنامه رسمی وکالت در اخذ طلاق به همسرم داده ام ودر متن وکالتنامه اشاره براین شده است که ضمن عقد خارج لازم حق عزل ایشان را از خود ساقط نموده ام ولی در واقع هیچ عقد لازمی صورت نگرفته که چنین شرطی ضمن آن شده باشد آیا این وکالت عقد لازم است یا جایز؟
از قضیه شخصیه اطلاعی نداریم ولی مطابق آنچه نوشته اید وکالتی حاصل نشده است اما از نظر قانونی و ظاهر شرع چون امضاء کرده است که عقد خارج لازمی صورت گرفته است زوجه می تواند او را وادار کند مطابق آن عمل نماید.
شرط علنی کردن عقد
زن می خواهد قضیه ازدواج را دیگران بفهمد ولی مرد موافق نیست، برای همیشه می خواهد پنهان بماند، این ازدواج نیز در هیچ جا ثبت نشده است، زن باید چکار کند؟
می تواند ضمن عقد شرط کند که باید عقد علنی شود.
مشروط کردن ازدواج به مراعات شئون دینی
اگر مردی در جلسه خواستگاری از نماز و روزه و حجاب بپرسد و آن زن به دروغ بگوید که همه را رعایت میکند و بعد از ازدواج مشخص شود که رعایت نمیکرده و نمیکند آیا چنین ازدواجی باطل نیست ؟ با توجه به اینکه این سه مورد جزو شروط ازدواج مرد بوده و برای مرد بسیار مهم بوده و اگر حقیقت را میدانست با آن زن ازدواج نمیکرد ؟
ازدواج باطل نیست، سعی کنید تدریجا با تذکرات دوستانه او را به وظیفه اش آشنا کنید.