مرکز پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی

هرگاه نسبت به عقد دائم به اهمان شخص بعد از پایان عقد موقت اجازه گرفته است عقد او صحیح است.

عقد سابق باطل بوده و عقد فعلی صحیح است مگر درصورتی‌که در عقد قبلی نزدیکی انجام‌شده باشد که در این صورت بهتر است از شخص اول بخواهد باقیمانده مدت را ببخشد و اگر اصرار دارد و نمی‌بخشد ما باقیمانده مدت را می‌بخشیم و عقد خود را با شخص جدید بعد از گذشت عده وطی به شبهه از زمان نزدیکی بهانه‌ای دوباره بخوانید.

درصورتی‌که نزدیکی صورت گرفته مهرالمثل را بپردازد.

در فرض سؤال دختر نمی‌تواند بدون اجازه پدر ازدواج کند.

چنانچه به تصديق بزرگ‌ترهای فاميل خواستگار كفو متناسب دختر باشد و پدر دختر بدون دليل معقول مخالفت كند، اذن او ساقط است و آن‌ها می‌توانند باهم ازدواج كنند. هرچند شايسته است در صورت امكان رضايت پدر دختر جلب شود.

تنها دخترانی که یک‌بار با اذن پدر ازدواج‌کرده‌اند و به هر علتی از شوهرانشان جداشده‌اند برای ازدواج مجدد نیاز به اذن پدر ندارند.

اگر به پدر يا جد پدري دسترسي نباشد و دختر رشيده هم احتياج به شوهر کردن داشته باشد و به تصديق بزرگ‌ترهای فاميل، (از قبیل عمو یا دائی یا مادر یا برادر) خواستگار موردنظر، کفو مناسب دختر باشد می‌توانند باهم ازدواج کنند.

منظور این است که به سنّى رسیده است که هرگاه شوهر نکند به‌زحمت یا به خطر می‌افتد.

تفاوتى نمی‌کند، ولى معمولاً ازدواج موقّت به مصلحت دختران باکره نیست و مخالفت پدر بجاست.

درصورتی‌که دختر سن کمی نداشته باشد و دارای رشد کافی عقلی و جسمی و تشخیص مصالح خود بوده باشد مانعی ندارد.

معمولاً دخترهای بالای سی سال در مسائل ازدواج رشیده هستند.

ازدواج دختر باکره (موقت يا دائم) بدون کسب اجازه ولي دختر جايز نيست؛ و منظور از باکره دختري است که قبلاً شوهر نکرده است، خواه عضو بکارت موجود باشد، يا نه.