حکم ازدواج با دخترعمه در صورت زنا با عمّه
آیا میتوان در صورت زنا با عمّه با دختر او ازدواج نمود؟
اگر با عمه خود زنا کرده باشد ازدواج با دخترعمه بنا بر احتیاط واجب حرام و باطل است.
اگر با عمه خود زنا کرده باشد ازدواج با دخترعمه بنا بر احتیاط واجب حرام و باطل است.
هرگاه كسى در حال احرام كه يكى از اعمال «حج» يا «عمره» است با زنى ازدواج نمايد عقد او باطل است و چنانچه میدانسته كه زن گرفتن در اين حال حرام است ديگر نمیتواند آن زن را عقد كند خواه نزديكى كرده باشد يا نه.
ازدواج اشکالی ندارد ولی طبق روایتى که از پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله) به این مضمون رسیده است که با نزدیکان ازدواج نکنید به علّت اینکه فرزند ضعیف و لاغر به دنیا میآید ازدواج با نزدیکان مکروه است و چنانچه ازلحاظ پزشکی و آزمایشهای نهی شده، بهتر است از آن بپرهیزند.
اگر شخصی با خاله خود (نعوذبالله) زنا کرده باشد ازدواج با دخترخاله حرام و باطل است.
درصورتیکه بتوانند ترک ازدواج و عمل به احتیاط کنند و به عسر و حرج شدید گرفتار نشوند، احتیاط آن است که از ازدواج صرفنظر نمایند و اگر ناچار از ازدواجاند، آن دو دختر میتوانند بهنوبت به ازدواج مرد واحدى درآیند. بهاینترتیب که یکى را به عقد خود درآورد و بعد از طلاق و گذشتن عدّه دیگرى را عقد کند (البتّه براى اینکه گرفتار مشکلات طلاقهای متعدّد نشوند میتوانند از عقد موقّت استفاده کنند). در مورد دو پسر نیز احتیاط آن است که اگر ممکن است ازدواج نکنند و در صورت ضرورت انتخاب یک همسر در زمان واحد جایز نیست، ولى میتوانند به طریق بالا با یک زن ازدواج کنند و بههرحال با توجّه به اینکه وجود چنین افرادى بسیار کم است ذکر این احکام شرعى نیز اگر عجیب به نظر برسد، جاى بحث و گفتگو نیست.
در مورد خنثاى مشکل جایز نیست و غیر مشکل اگر وضع او روشن شود جایز است.
درصورتیکه معتقد به ضروریات اسلام میباشد و نماز را انکار نمیکند، فقط براثر تنبلی آن را بجا نیاورده کافر محسوب نمیشود بلکه مسلمان گناهکاری است و ازدواج با او جایز است ولی لازم است با زبان خوش توأم باادب و احترام او را امربهمعروف و نهی از منکر کرد تا این فریضه بزرگ را بجا آورد.
چیزى به نام ازدواج معاطاتى نداریم، چنین ازدواجى باطل است:اولاً اینکه درست است که عقد نکاح ازنظر قرارداد مانند سایر عقود است ولى اجماع علماى اسلام بر این است که در نکاح باید صیغه عقد خوانده شود و روایات نیز شاهد بر اعتبار صیغه است بلکه در میان عقلاى اهل عرف نیز همیشه در عقد نکاح نوعى قرارداد لفظى یا کتبى وجود داشته و دارد و این نشان میدهد که نکاح وضعى مخصوص به خود دارد.ثانیاً اینکه معروف در میان فقها این است که نکاح به عبادات شبیهتر است تا به معاملات منظور این است که نکاح در شرع مقدّس قیود تعبّدى زیادى دارد که آن را شبیه به عبادات میکند که جنبه توقیفى دارد.
هرگاه كسى دختر نابالغى را با اجازه ولىّ او (در صورت داشتن مصلحت) براى خود عقد كند پيش از آنكه نه سال دختر تمام شود نزديكى كردن با او حرام است و بعد از نه سال نيز اگر استعداد جسمانى ندارد اشكال دارد، ولى درهرحال اگر نزديكى كند و او را افضا نمايد آن زن بر او حرام نمیشود مخصوصاً اگر از طريق جراحى يا درمان خوب شود و به حال اصلى بازگردد، بنابراين در مسئله نزديكى با زن علاوه بر تمام شدن سنّ نه سال، لازم است رشد جسمانى براى نزديكى نيز داشته باشد و اگر بيم افضا و ناقص شدن زن باشد نزديكى با او اشكال دارد هرچند به سنّ بلوغ رسيده باشد.
در فرض سؤال اشکال ندارد.
طبق آخرین فتوای ما آنها به یکدیگر حرام نمیشوند، هرچند بهتر است چنین کاری ترک شود.
در فرض سؤال اشکالی ندارد و تنها خواهر مفعول بر شخص فاعل آنهم در صورت بالغ بودن و دخول حرام است.