مدت زمان پاسخگویی به هر سوال بین 24 تا 72 ساعت است.

لطفا قبل از 72 ساعت از پیگیری سوال و یا ارسال سوال مجدد خودداری فرمائید.

از طریق بخش پیگیری سوال، سوال خود را پیگیری نمایید.

captcha
انصراف

زمان پاسخگویی به سوالات بین 24 تا 72 ساعت می باشد.

انصراف
چینش بر اساس:حروف الفباجدیدهاپربازدیدها

وظیفه پزشک نسبت به دو مصدوم وخیم الحال

اگر دو مصدوم را جهت معالجه نزد پزشكى ببرند، كه هر دو در شرايط خطر جانى قرار دارند، چنانچه يكى از آن دو، عضو خانواده‌ای باشد كه اين پزشك، طبيب خانوادگى آنان است و اقدام پزشك براى معالجه هر یک از آن دو مستلزم رها ساختن مصدوم ديگر است، كه درنتیجه مصدوم ديگر خواهد مرد، لطفاً با توجّه به امور زير بفرماييد: وظيفه طبيب پرداختن به معالجه کدام‌یک از اين دو مصدوم است؟۱. طبيب هیچ‌گونه تعهّد شرعى نسبت به معالجه اعضاى خانواده مصدومى كه وى پزشك آنان است نداده باشد.۲. نسبت به معالجه اعضاى خانواده يكى از آن دو، تعهّد شرعى داشته باشد.۳. مصدوم و مجروحى كه وى پزشك خانوادگى آنان است حالش بسيار وخيم، ولى احتمال خطر مرگ براى وى كمتر است.

در صورت اوّل و دوّم با توجه به اينكه هر دو بيمار در شرايط مساوى قرار دارند طبيب مخيّر است، ولى اگر تعهّد شرعى نسبت به يكى از آن‌ها دارد او را مقدّم دارد؛ و در صورت سه، بايد آن را كه خطرش بيشتر است مقدّم دارد.

وظیفه پزشک نسبت به‌تصریح به خطرناک بودن بیماری و تضعیف شدن روحیه بیمار

اگر پزشكى خطرناك بودن بيمارى بيمار و نااميد بودنش را از حيات بيمار به وى بگويد، اسباب نگرانى شديد روحى بيمار و كسان وى را فراهم می‌نماید. ولى از طرف ديگر براى گرفتن اذن از بيمار و كسان وى در صورت نياز به عمل جرّاحى گفتن آن لازم است؛ و چه‌بسا موجب می‌شود بيمار وصیت نمايد، يا امانات مردم را به آنان بازگردانده و از آن‌ها كسب حلّيّت كند و خود پزشك هم مورد اعتراض بعدى بازماندگان بيمار نسبت به عدم اخبار به آنان در مورد خطرناك بودن بيمارى قرار نگيرد؛ و چنانچه خطرناك بودن بيمارى را اطّلاع ندهد، صدمه روحى و فكرى به بيمار وارد نمی‌شود ـ هرچند تأثيرى هم در جهت بهبودى مريض ندارد ـ اگر راه منحصر در گفتن صريح خطرناك بودن بيمارى و يا نگفتن باشد، طبيب چه بكند؟

معمولاً در این‌گونه موارد راه سومى وجود دارد و آن اينكه با عبارات مناسبى از مريض و كسان او اجازه می‌گیرند و می‌توان مطلب را براى بعضى از كسان او، كه روحيه بهترى دارند، بيان كرد. بنابراين ضرورتى ندارد كه همه‌چیز را با صراحت بگويد.

وظیفه پزشک نسبت به توصیه به ترک روزه

در برخى بیماری‌ها، مثل نارسايى كليه، با اطمينان می‌توان به بيمار توصيه نمود كه روزه نگيرد; امّا در خيلى از موارد به علّت شکی كه در اصل بيمارى، يا چگونگى تأثير روزه بر آن وجود دارد، يا به علّت عدم وجود تحقيقات و نتايج لازم در مورد اثرات روزه بر بسيارى از بیماری‌ها و کلاً به خاطر عدم امكان تعيين نقش روزه بر بيمارى، پزشك واقعاً نمی‌داند روزه را به بيمار توصيه كند يا خير؟ در اين صورت وظيفه پزشك چيست؟ آيا پزشك در صورت توصيه، يا عدم توصيه به‌روزه مسئول است؟

اين مسئله دو صورت دارد: گاه براى طبيب خوف ضرر حاصل می‌شود، يعنى احتمال قابل‌توجهی نسبت به زيان داشتن روزه براى او حاصل می‌شود، در اينجا می‌تواند همان را به بيمار منتقل كند، چنانچه بيمار از قول طبيبخوف ضرر پيدا كرد روزه را ترك می‌کند. صورت دوّم آن است كه احتمال ضعيف و کم‌رنگی باشد، در اينجا نمی‌توان ترك روزه را به بيمار توصيه كند.

وظیفه پزشک نسبت معالجه نامطمئن

اگر بخواهيم طبابت پزشك را، تنها در صورتى مجاز بدانيم كه وى داراى تخصّص و تجربه كافى باشد، عملاً مسائل درمان با اختلال كامل روبه‌رو خواهد شد، زيرا:اولاً: هر پزشكى تا رسيدن به اين تخصّص و تجربه كافى بايد همان مراحل اولیه را طى كند; كه همان دوران بدون تجربه و تخصّص است.ثانياً: به علّت جمعیت زياد، امكانات كم، فرصت‌های ناكافى و ده‌ها علل ديگر ـ حداقل در كشور ايران ـ نمی‌توان انتظار داشت پزشكانى كه از ابتدا كاملاً مسلط باشند به طبابت بپردازند.بنابراین لطفاً بفرمایید:الف) در مواردى كه پزشك داروى مؤثر بيمارى، يا عوارض خطرناك آن را فراموش نموده و فرصت و امكانات كافى جهت دسترسى به اطّلاعات كافى يا پزشك متخصّص ديگرى نيز ندارد.ب) مطمئن است كه داروى خاصی براى بيمارى مفيد است و از سوى ديگر نيز مطمئن است، يا احتمال می‌دهد كه در صورت تجويز آن دارو عوارضى خفيف، يا شديدتر از خود بيمارى و حتّى مرگ، گریبان گیر اين بيمار خواهد شد ـ البتّه موارد الف و ب شامل مسائل تشخيصى نيز است ـآيا پزشك در اين حالات می‌تواند مريض را به حال خود بگذارد و چنين فرض كند كه گويا پزشكى موجود نبوده و قضا و قدر الهى هرچه باشد بر او جارى خواهد شد و بدين ترتيب خود را در معرض خطر مؤاخذه مادّى و معنوى حاصل از عوارض احتمالى و هزینه‌های نابجاى آن قرار ندهد و كار وى را به خداوند واگذارد، كه يا خود بهبودى نسبى يابد و فرصت تحقيقات بعدى فراهم گردد و يا به‌تدریج دچار عوارض شديد و مرگ گردد؟اصولاً در چنين مواردى كه پزشك واقعاً نمی‌داند كه براى نجات جان يا تسكين آلام یک بيمار چه‌کاری انجام دهد وظيفه او چيست؟ درمان‌های بدون اطمينان و غیرقابل اطمينآن‌که ممكن است باعث مرگ يا عوارض شديدتر شود؟ يا عدم هرگونه اقدام درمانى؟ اگر پزشك با اقدام به درمان نامطمئن موجب خسارت و مرگ مريض گردد آيا مسئول است؟ اگر اقدام به هيچ درمانى نكند با توجّه به علل و توضيحات فوق، مسئولیتی متوجّه او نخواهد بود؟اين نكته بايد در نظر گرفته شود كه گاه فرصت هيچ مشورت و ارجاع بيمار به پزشكان متخصّص و آگاه ديگرى وجود ندارد.در خاتمه جهت روشن شدن موضوع، مثالى ذكر می‌شود: گاهى پزشكى كه داراى تجربه كافى نيست با بيمارى در حالت بيهوشى مواجه می‌شود كه نمی‌داند (به‌طور مثال) اين بيمار در اثر كمبود قند، دچار بيهوشى شده يا براثر بالا بودن قند؟ و در اين حالت طبيعى است كه درمان كاملاً متناقض است و باعث اشتباه پزشك می‌شود. وظيفه چيست؟

اين مسئله چند حالت دارد:۱. چنانچه خطرِ قطعى يا ظنی بيمار را تهديد نمی‌کند و معالجه نيز نامطمئن است در اين صورت اقدام به معالجه نشود.۲. درصورتی‌که معالجه ازنظر عرف پزشكى قابل‌قبول است، هرچند احتمال عوارض وجود دارد، در اين مورد پزشك می‌تواند اقدام كند، مخصوصاً اگر خطرى بيمار را تهديد كند.۳. درصورتی‌که خطر حتمى و معالجه نامطمئن است، ولى درصد نجات وجود دارد و امكان مراجعه به متخصّص نيز وجود ندارد، در اينجا می‌تواند، اقدام به معالجه نماید و در صورت عدم تقصير و عدم سهل‌انگاری، طبيب ضامن نيست.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
آیین رحمت - معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی