زکات محصولي که خوب و بد دارد
مسأله 1614ـ اگر محصول زراعت او خوب و بد دارد بايد زکات هر کدام را از خود آن بدهد و يا قيمتش را حساب کند و نمى تواند زکات همه را از جنس بد بدهد و اگر همه را از خوب بدهد بهتر است.
مسأله 1614ـ اگر محصول زراعت او خوب و بد دارد بايد زکات هر کدام را از خود آن بدهد و يا قيمتش را حساب کند و نمى تواند زکات همه را از جنس بد بدهد و اگر همه را از خوب بدهد بهتر است.
مسأله 1613ـ هرگاه کسى که بدهکار است و زراعتى نيز دارد فوت کند و ورثه پيش از آن که زکات زراعت واجب شود دين او را از اموال ديگرى بدهند، هرکدام از ورثه سهمش به اندازه زکات برسد بايد زکات را بدهد امّا اگر دين او راقبل از واجب شدن زکات نپردازند، چنانچه مال ميّت فقط به اندازه دين است زکات واجب نمى شود.
مسأله 1612ـ هرگاه کسى از دنيا برود در حالى که زکات واجب بر ذمّه اوست و هم بدهى به مردم دارد، اوّل بايد تمام زکات را از مالى که زکات آن واجب شده بدهند بعد دين او را ادا کنند و اين در صورتى است که مالى که زکات به آن تعلّق گرفته موجود باشد.
مسأله 1611ـ اگر زکات خرما يا کشمش بر او واجب باشد نمى تواند زکات را از رطب تازه يا انگور بدهد (ولى مى تواند رطب تازه يا انگور را به مستحق بفروشد بعد بدهى او را از باب زکات حساب کند) امّا اگر بخواهد رطب يا انگور را قبل از خشک شدن بفروشد مى تواند زکات آن را از خودش بدهد.
مسأله 1610ـ اگر درخت خرما يا انگور در يک سال دو مرتبه ميوه دهد چنانچه روى هم به مقدار نصاب باشد، زکات آن را بنابر احتياط واجب بايد بدهد.
مسأله 1609ـ اگر انسان در چند شهر که فصل آنها با يکديگر اختلاف دارد، يعنى زراعت و ميوه آنها در يک وقت به دست نمى آيد، گندم يا جو يا خرما و انگور داشته باشد، همه آنها محصول يک سال حساب مى شود و چنانچه چيزى که اوّل مى رسد به اندازه نصاب باشد بايد زکات آن را بدهد و زکات بقيّه را هر وقت به دست آيد مى پردازد و اگر آنچه اوّل مى رسد به اندازه نصاب نباشد، صبر مى کند تا بقيّه آن برسد، اگر روى هم رفته به مقدار نصاب شود زکات آن واجب است.
مسأله 1608ـ هرگاه درخت انگور يا خرما را بخرد قيمت آن مسلّماً جزءِ مخارج نيست و اگر خرما يا انگور را پيش از رسيدن بخرد احتياط واجب آن است که پول آن را نيز از محصول کم نکند، همچنين پولى را که براى خريد زمين مى دهد جزءِ مخارج نيست.
مسأله 1607ـ مخارجى را كه براى زراعت كرده از جمله قیمت بذری که برای زراعت پاشیده، می¬تواند از محصول کم کند و زکات بقیّه را بپردازد؛ هر چند احتیاط مستحب آن است که کم نکند.
مسأله 1606ـ هرگاه زراعتى را با آب چاه آبيارى کنند و در زمين مجاور آن زراعتى باشد که از رطوبت آن زمين استفاده کند و محتاج به آبيارى نشود زکات زراعتى که با آب چاه آبيارى شده، بيست يک و زکات زراعتى که مجاور آن است ده يک مى باشد.
مسأله 1605ـ هرگاه زراعت با آب باران و نهر مشروب شود و احتياجى به آب چاه نداشته باشد امّا با آن نيز آبيارى گردد و اين کار تاثيرى در محصول نداشته باشد زکات آن ده يک است و اگر بعکس با آب چاه آبيارى شود و آب باران بر آن ببارد امّا تأثيرى نگذارد زکات آن بيست يک است.
مسأله 1604ـ اگر نداند که آبيارى با آب باران بوده يا با آب چاه و مانند آن، فقط بيست يک بر او واجب است.
مسأله 1603ـ اگر زراعتى با آب باران و آب چاه آبيارى شود، چنانچه يکى از آنها بقدرى کم باشد که به حساب نيايد، بايد مطابق آن که غالباً مشروب شده زکات بدهد، ولى اگر از هر دو به مقدار قابل توجهى مشروب شده است، مثلاً نصف يا ثلث مدّت با آب باران و بقيّه با آب چاه مشروب شده بايد زکات آن را نيمى به حساب ده يک و نيمى به حساب بيست يک بدهد.