عدم دلالت رشد جسمانى بر بلوغ در دختران
آیا رشد جسمانی بعضی از اعضای در دختران دلالت بر بلوغ آنها میکند؟
رشد جسمانى، مانند افزایش طول قد، بزرگ شدن پستانها، باسنها و مانند آن، علامت بلوغ (دختران) محسوب نمیشود.
رشد جسمانى، مانند افزایش طول قد، بزرگ شدن پستانها، باسنها و مانند آن، علامت بلوغ (دختران) محسوب نمیشود.
فتوا دادن و اظهارنظر كردن در مسائل شرعى براى كسى كه مجتهد نيست (يعنى قادر به استنباط احكام از مدارك و دلايل آن نمىباشد) حرام است و هرگاه بدون اطّلاع اظهارنظر كند، مسئول اعمال تمام كسانى است كه به گفته او عمل مىكنند.
در این مسئله فرقى میان مرد و زن نیست.
رأی اکثریت کافى نیست، اگر اعلم ثابت است باید در مسائل اختلافى از او تقلید کرد و اگر ثابت نیست مردم مخیّر هستند.
هرگاه دختران و پسران نابالغ هوشیارى کافى براى درک خوبى و بدى بعضى از کارها داشته باشند (مثلاً قُبح و زشتى قتل نفس، یا لزوم آگاه ساختن کسى که نابیناست و بر لب پرتگاه است را درک کنند) موظّف هستند که به حکم عقلشان عمل کنند.
البتّه امکانپذیر است و بهترین دلیل بر امکان، وقوع آن است که ما در حوزههای علمیّه شاهد و ناظر آن هستیم.
در احتیاطات، رجوع به غیر جایز است و همچنین در جمله «خالى از اشکال نیست» و جمله «محل تأمّل است» و امّا جمله «بعید نیست» در تعبیرات ما فتواست.
بر تقلید اوّل باقى بماند.
هرگاه افراد آگاهى باشند و رعایت احتیاط را در نقل مسائل بنمایند، مانعى ندارد.
درشت شدن صدا و روییدن موى درشت در صورت و پشت لب و مانند آن، دلیل بر بلوغ پسران نیست، مگر اینکه از این راه یقین به بالغ شدن حاصل شود.
در شروطى كه شرط واقعى هستند فرقى بين جاهلی که دسترسی بهجاهل قاصر (کسی یا چیزی ندارد تا علم پیدا کند) و جاهل مقصر (کسی که دسترسی دارد ولی پیگیری نکرده) نيست و فقدان اين شروط درهرصورت عمل را باطل مىكند، مانند طهارت از حدث يا استقبال قبله به معناى اينكه پشت به قبله نباشد همچنين وقت نماز و يا اركان نماز امّا بعضى شروط، شرط علمى هستند و در آنها ملاك علم مكلّف است. در هنگام فقدان اینگونه شروط بين جاهل قاصر و مقصر فرق است و فقط جاهل قاصر معذور مىباشد مثل طهارت از خبث يا شرايط لباس مصلى يا افعالى در نماز كه ركن نيستند.