مدت زمان پاسخگویی به هر سوال بین 24 تا 72 ساعت است.

لطفا قبل از 72 ساعت از پیگیری سوال و یا ارسال سوال مجدد خودداری فرمائید.

از طریق بخش پیگیری سوال، سوال خود را پیگیری نمایید.

captcha
انصراف

زمان پاسخگویی به سوالات بین 24 تا 72 ساعت می باشد.

انصراف
چینش بر اساس:حروف الفباجدیدترین مسائلپربازدیدها

چگونگی انجام غسل توسط نائب

بيمارانى كه به علّت قطع نخاع يا علل ديگر نمی‌توانند غسل كنند و مجبورند نايب بگيرند، نايب چگونه اين افراد را غسل دهد؟

باید طبق آداب غسل ترتیبى یا ارتماسى آن‌ها را غسل دهند، یعنی بعد از نیت توسط خود بیمار، نخست سر و گردن، سپس نیمه راست و پس‌ازآن نیمه چپ را می‌شوید و رعایت این ترتیب، مستحب است؛ بنابراین اگر همه بدن به هر صورتی شسته شود غسل صحیح است.

ادامه معالجه بیماران مرگ مغزی

بيماران مرگ مغزى در علم پزشكى اشخاصى هستند كه دچار توقّف تمامى فعالیت‌های شناخته‌شده مغزى شده، ولى قلب و بعضى از اعضاى ديگر بدن آن‌ها به كار خود ادامه می‌دهد. تنفّس در اين بيماران متوقف‌شده و با استفاده از دستگاه تنفّس دهنده (اسپيراتور) می‌توان تنفّس را برقرار كرد. این‌گونه بيماران در فواصل زمانى چند ساعت يا بيشتر نهايتاً دچار ايست قلبى و مرگ خواهند شد، آيا می‌توان با توجّه به فروض ذيل این‌گونه بيماران را از دستگاه تنفّس دهنده جدا نمود:الف) هزينه سنگين دستگاه‌های تنفس دهنده.ب) استهلاك اين دستگاه‌ها در حدّى كه در موارد ضروری‌تر کارایی كافى را نخواهد داشت.ج) تحمّل اضطراب و انتظار طولانى خانواده بيمار، درحالی‌که بيمار آن‌ها بهبود نخواهد يافت.د) وجود بيمارى كه شانس بهبودى بيشترى داشته و هم‌زمان محدودیت در تعداد دستگاه‌های تنفّس دهنده وجود دارد. نظر شما چيست؟

در فرض مسئله اگر به امور مزبور يقين حاصل شود در تمام موارد ادامه معالجه واجب نيست.

دسته‌ها: مرگ مغزی

نبش قبر مجهول‌الهویه جهت تشریح

به علّت كمبود جسد و استخوان جهت تشریح و آموزش پزشکی، اگر ندانيم قبر متعلّق به مسلمان است، يا غیرمسلمان، آيا مجاز به نقش قبر هستيم؟

چنانچه قراينى كه نشانه اسلام است در آن قبر نباشد و آن قبر در بلاد اسلامى نباشد مانعى ندارد؛ و اگر مربوط به بلاد اسلامى است، ظاهر اين است كه جسد و قبر مسلمان است و احكام مسلمان بر او جارى می‌شود؛ و اگر در بلدى است كه هر دو گروه به‌طور وسيع در آن هستند، در صورت ضرورت نبش آن مانعى ندارد.

تغییر جنسیت مرد در صورت دارا بودن همسر و فرزند

به استحضار حضرت‌عالی می‌رساند در رابطه با تغییر جنسیت زوجین خواسته زوج، نظریه‌های متعدد و متفاوت از ناحیه علمای اعلام بیان گردیده و اخیراً پرونده‌هایی از تغییر جنسیت مرد با وصف دارا بودن همسر و فرزند در زمینه‌های؛۱- نفقه و حضانت و ملاقات فرزند و حق و تکلیفی که زوجین (والدین) در این خصوص نسبت به فرزند دارند.۲- زایل شدن وصف رجولیت از مرد و تغییر در وضعیت جسمی او ازجمله ایجاد برجستگی‌ها در اندام و بلند شدن موها و ظرافت در شکل و صورت و تغییر صدا برای زوجه و فرزند مشترک ناهنجاریهایی در پی داشته و با عنایت به اینکه عقد نکاح به فسخ یا به طلاق در عقد دائم منحل می‌گردد و در قانون مدنی در رابطه با عیوب موجب حق فسخ برای زن خصاء و عنن و مقطوع بودن آلت تناسلی قید گردیده که در ابتدا مرد این صفات را نداشته و سال‌ها باهمسرش زندگی کرده و صاحب فرزند گردیده و در شرایطی که فرزند به سن بلوغ نرسیده به این وضعیت یعنی تغییر جنسیت حاصل گردیده و از سوی دیگر در رابطه با طلاق و شوهر از مرد زایل گردیده و شوهر سابق در حال حاضر و درعین‌حال که رابطه حقوقی زوجین باقی است به‌صورت یک زن کامل با ایجاد آلت زنانه در عمل جراحی درآمده،لذا استدعا دارد دستور فرمایید نظر شرعی حضرت‌عالی به‌تفصیل و مبسوط در مورد سؤالات قضایی به شرح زیر بیان گردد زیرا این نظریهها در احکام قضایی مستند رأی دادگاه‌ها قرار می‌گیرد.۱. آیا ولایت قهری پدر نسبت به طفل غیر رشید یا غیر بالغ همچنان باقی است یا خیر؟ و در حال حاضر چه کسی ولایت طفل صغیر را عهده‌دار است؟ شایان‌ذکر است که جد پدری هم دارد.۲. مطابق قاعده شرعی و قانونی، نفقه اولاد بر عهده پدر است. در حال حاضر و با وضعیت حادث همچنان این قاعده حاکم است یا خیر؟۳. طفل با حصول وضعیت جدید راضی به ملاقات با پدر تغییر جنسیت یافته نیست آیا این حق از پدر ساقط می‌گردد و بعد از سن هفت‌سالگی فرزند، چنانچه مادر راضی به نگهداری فرزند نباشد تکلیف چیست؟ و این حالت آیا وصف پدر بودن ایجاب می‌کند فرزند در اختیار پدر قرار گیرد؟در رابطه با حقوق زوجه۱. با کدام جهات قانونی یا قاعده شرعی امکان انحلال نکاح میسر است؟ طلاق و فسخ نکاح یا غیر آن۲. آیا با تغییر وصف رجولیت به اناثیت می‌توان گفت خودبه‌خود آثار نکاح زایل گردیده و دادگاه می‌تواند منصرف از بحث طلاق و فسخ نکاح و قواعد حاکم بر آن‌ها صرفاً به اعتبار احراز تغییر جنسیت، حکم بر بطلان آثار نکاح و یا جدایی و مفارقت زوجین از یکدیگر بدون تشریفات قانونی دیگر با حفظ حقوق مالی زوجه صادر نماید؟ و به‌عبارت‌دیگر مانند احراز کفر می‌توان حکم بر جدایی داد یا خیر؟۳. در صورت فوت هر یک از آنان قبل از زایل شدن عقد و انحلال آن در میزان ارث هر یک از یکدیگر تغییر حاصل می‌گردد یا خیر؟ آیا از یکدیگر ارث می‌برند یا خیر؟ در صورت فوت فرزند نصیب هر یک از آنان از ماترک به چه میزان است؟۴. برای زن که حقوق واجبه او ادا نمی‌شود و شدت نیازهای عاطفی او و تمایل به شوهر چه حکمی مقرر می‌فرمایید؟ و اگر زوجیت باقی نیست عده او چه در رابطه با فوت شوهر و یا جدایی باقی است یا عده ندارد؟

در رابطه با حقوق فرزند: با توجه به اینکه او پدر بوده و از نطفه او این فرزند متولدشده، احکام پدر همچنان بر او جاری می‌شود. در رابطه با حقوق زوجه:۱. عقد خودبه‌خود فسخ می‌شود.۲. از جواب بالا معلوم می‌شود.۳. با توجه به اینکه عقد زایل شده، ارثی به زوجه تعلق نمی‌گیرد و در مورد سایر ورثه احکام ارث پدر جاری می‌شود.۴. با توجه به اینکه زوجیت از بین می‌رود زن می‌تواند عده نگه دارد و شوهر کند.

دسته‌ها: تغيير جنسيّت
قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت