احکام شرعی مرتبط با مرگ مغزی
درباره مرگ مغزى كراراً سؤالی کردهایم و جواب فرموديد. اجازه دهيد آن را بهصورت کلیتر مطرح كنيم: در مورد مرگ مغزى، كه مغز ازکارافتاده و تنها دستگاههای حياتى نباتى كار میکند و هيچ اميدى به بازگشت چنين كسى به حيات حيوانى و انسانى نيست، احكام مختلفى درزمینهی مسائل گوناگون حقوقى و مالى و پزشكى تصوّر میشود. لطفاً شرح جامعى درباره تمام اين مسائل هرچند بهصورت فشرده بيان فرماييد.
با توجّه به اينكه پزشكان تصريح میکنند اینگونه افراد مانند شخصى هستند كه مغز او بهکلی متلاشیشده و يا سر از تن او جدا کردهاند، كه با كمك وسايل تنفّس مصنوعى و تغذيه، ممكن است تا مدّتى به حيات نباتى او ادامه داد، یک انسان زنده محسوب نمیشوند، درعینحال یک انسان كاملاً مرده هم نيستند. بنابراين، در احكام مربوط به حيات و مرگ بايد تفصيل داده شود. مثلاً احكام مسّ ميّت، غسل و نماز ميّت و کفنودفن درباره آنها جارى نيست تا قلب از كار بيفتد و بدن سرد شود. اموال آنها را نمیتوان در ميان ورثه تقسيم كرد و همسر آنها عدّه وفات نگه نمیدارد تا اين مقدار حيات آنان نيز پايان پذيرد. ولى وكلاى آنها از وكالت ساقط میشوند و حقّ خریدوفروش يا ازدواج براى آنها، يا طلاق همسر از طرف آنان ندارند و ادامه معالجات در مورد آنها واجب نيست و برداشتن بعضى از اعضاى بدن آنها، درصورتیکه حفظ جان مسلمانى متوقف بر آن باشد مانعى ندارد; ولى بايد توجّه داشت كه اینها همه در صورتى است كه مرگ مغزى بهطور كامل و بهصورت قطعى ثابت گردد و احتمال بازگشت مطلقاً وجود نداشته باشد.