تاثیر توبه نسبت به جنبه حق الناس و حق الله در جرائم
قانونگذار در ماده 114 و تبصره آن، بحث توبه را در جرائمی نظیر زنای به عنف و اکراه پذیرفته؛ آیا این قبیل جرائم واجد جنبه حق الناسی نمی باشند؟ و اگر توبه را بپذیرم، بر خلاف اصل خواهد بود دیگر مجازات تعزیری چه توجیهی دارد؟
توبه تنها در سقوط حد و جنبه ی حق اللهی این جرایم موثر است ولی به خاطر جنبه عمومی جرم و لکه دار کردن امنیت و عفت جامعه حاکم شرع اگر مصلحت ببیند می تواند آنها را تعزیر کند و اگر آسیبی به فرد مورد تجاوز رسیده باشد دیه آن بپردازد.
عدم رضایت فروشنده برای تعویض جنس
فروشنده به من گفت مشتری های دیگر هم برای تعویض کردن روسری آمده اند ولی من قبول نکردم حالا چون برای شما عوض کردم به مادرم گفت باید گردن بگیری ومن گردن نمیگیرم وبه من گفت حواست باشد با روسری ها نماز نخوانی، حالا باتوجه به این جریان آیا نماز خواندن با این روسری ها اشکال دارد یاخیر؟
لازم است رضایت فروشنده را ولو با دادن مبلغی به دست آورید.
دلیل عدم جواز ازدواج با شیعیان اسماعیلی
فرق بین شیعه اسماعیلی و زیدی در جواز و عدم جواز ازدواج چیست؟
اسماعیلی های فعلی بسیاری از مسائل اسلام را قبول ندارند.
اقدام مرد به پرداخت مهریه و عدم پذیرش زن
فردی میخواهد مهریه خانم خود را بدهد اما زن نمی خواهد و حلال هم نمی کند،وظیفه ی مرد چیست ؟
امانت نزد شخص امینی قرار دهد و به زن اطلاع دهد.
عدم رضایت بانی نسبت به نحوه عمل به شرط
فردی در حدود بیست سال قبل سه میلون تومان جهت ساختمان مسجدی داده و قرار داد باهیئت امنا نوشته که وقتی مسجد تمام شد اسم فرزندش که فوت نموده در محراب نوشته شود،هم اکنون اسم با خط ریز در بالای محراب نوشته شده وایشان راضی نیست درضمن بانی دیگری مسجدرا با هزینه حدود سیصد میلون به اتمام رسانده لطفا تکلیف هیات امنا را بیان فرمایید؟
با توجه به اینکه در محراب نوشته شده و قید خاصی نداشته نباید اعتراضی کند.
عدم جواز انتقال حق مغارسه به غیر و به ارث نرسیدن آن
شخصی قطعه زمینی را در اختیار دیگری قرار می دهد تا در آن بطور نصفه کاری درختان زردآلو با دور آن درختان تبریزی بکارد، حال سوالات زیر مطرح می باشد:1- آیا غارس می تواند بدون اجازه مالک عرصه و در واقع صاحب پنجاه درصد مغارسه حق و حقوق خود یعنی دیگر پنجاه درصد مغارسه را به غیر منتقل نماید؟2- با فوت هر دو طرف مغارسه و از بین رفتن کلیه درختان فوق الاشاره و تبدیل زمین به زباله دانی ، آیا در حال حاضر و پس از گذشت سال ها ، وراث غارس مرحوم اجازه دارند بدون اذن مالک فعلی عرصه زمین مورد نظر، نسبت به احیاء مغارسه و تجدید اعیان درختان مذکور در فوق اقدام نمایند؟
1-بدون اجازه جایز نیست. -2آنها حقی برای این کار ندارند.
عدم کفایت اذن فحوی پدر برای خواندن عقد جهت ایجاد محرمیت
شخصی در نظر دارد فرزند خوانده خود را از طریق عقد موقت بین دختر نوزاد خواهرش{خواهر مرد} و این فرزند خوانده او را با به اصطلاح عمه اش محرم کند .و این اقا اگر جریان را به خواهر و شوهر خواهرش بگوید قطعا راضیند ولی نمی خواهد جریان فرزند خواندگی را بفهمند .سوال: با اینکه می داند اگر از شوهر خواهرش بخواهد حتما راضی است، آیا می تواند نگوید ودختر خواهرش را برای مدت کوتاهی فقط بخاطر محرم شدن با پسرخوانده اش عقد کند ؟به اصطلاح اذن فحوی کافی است؟
در فرض سوال کافی نیست و باید اجازه محرز باشد.
نحوه جبران بدهی های یقینی میت و عدم وصیت او
شخصي فوت کرده در حالي که کلي بدهکار است، اين شخص وصيت هم نکرده طلب کارش چه کسانی هستند، و وارثهاهم طلب کار پدرشان را نمي شناسند، وظيفه وارث چیست وچه کار بايد بکنند؟
باید کوشش کنید طلبکارها را پیدا کنید اگر پیدا نشدند به مقداری که یقین دارید آن مرحوم بدهکار است از طرف طلبکاران صدقه دهید.
حکم طلاق از شوهر با وکالت مشروط به نپرداختن نفقه با وجود عدم تمکین زن
زنی در نکاح خود شرط کرده که اگر شوهرش تا شش ماه، بدون علت شرعی نفقه او را ندهد از طرف شوهرش وکیل باشد که طلاق خود را جاری کند. و از روز سوم ازدواج می رود اروپا بدون اینکه به شوهر خود تمکینی داشته باشد، و معلوم است که در شریعت نفقه زن وقتی بر شوهر واجب است که زن تمکین داشته باشد. حال این زن رفته بعد از یک سال پیش یک روحانی نا شناس طبق شرطی که در ضمن عقد کرده بدون اینکه به شوهرش تمکین داشته باشد، طلاق خود را جاری کرده. آیا از جهت شرعی طبق توضیحی که داده شد، این طلاق درست است یا نه؟
طلاق مزبور شرعا باطل است.
عدم حرمت در صورتی که عقد در عده را مرد وکالتا خوانده
زنی در ایام عده عقد موقت بوده و با علم به بطلان و حرمت عقد در عده متعه، با مرد دیگری عقد موقت کرده است، این عقد را مرد به وکالت از طرف زن خوانده ولی روح مرد از عده خبر نداشته و کاملا جاهل به عده زن بوده است، در این مدت نزدیکی صورت نگرفته، این زن هم نمیدانسته که این کار اشتباه ممکن است باعث حرمت ابدی بشود و گرنه اصلا این کار را نمی کرد و چون نتوانسته به مرد بگوید در عده هست مخفی کرده الان شما را به خدا اگر راهی هست که حرمت ابدی برداشته شود بفرمایید.با توجه به اینکه مرد به وکالت از طرف زن خوانده می شود گفت خودشان نخوانده اند ؟
در صورتی که مرد به وکالت از طرف زن خوانده حرام ابدی نشده اند و عقد آنها بعد از تمام شدن عده مانعی ندارد.