ضرورت تعامل و وفاق حوزه های علمیه و مراجع
لطفاً نظر مبارك را پيرامون موضوعات زير بيان فرماييد :الف) ضرورت وفاق و همدلى بين مراجع شيعه.ب) ضرورت تعامل بين علماى حوزه هاى علميّه نجف اشرف و قم مقدّس.ج) اهميّت احترام و حفظ حرمت حوزه هاى علميّه.د) ضرورت هوشيارى در برابر توطئه هاى تفرقه افكنانه دشمنان اسلام و انقلاب.
شك نيست كه شرط پيروزى در تمام فعاليّت هاى اجتماعى اتّحاد وهمدلى است و اين معنى در مورد مراجع و مجتهدين و كسانى كه كارهاى كليدى دارند اهميّت بيشترى دارد. تجربه نشان داده هر زمان اتّحاد و همدلى در كار بوده دشمن نااميد شده است؛ ولى هر وقت بوى اختلاف به مشام دشمن مىرسد جسور و جدى مىشود و به فعاليّت هاى تخريبى دست مىزند و اى كاش اتّفاق و همدلى در الفاظ و شعار نباشد بلكه عملاً به ظهور و بروز رسد. اين نكته نيز لازم به يادآورى است كه اتّحاد و همدلى جز با سعه صدر و گذشت و احترام به افكار يكديگر و عدم تعصّب نسبت به نظرهايى شخصى حاصل نمىشود. و از خدا مىخواهيم كه راه وحدت و اتّحاد را به ما بياموزد و توفيق عمل به آن را بدهد.
تکلیف پرداخت خمس کسی که عمل به احتیاط میکند
کسي که در تقليد احتياط میکند، خمس را به کدامیک از مراجع بپردازد؟
میتواند خمس را به یکی از مراجع مشهور بپردازد.
عدالت مراجع و ساخت بناهای مجلل
نظر معظم له در مورد تشریفات مراجع در ساخت بناهای مجلل و تزیینات غیرضروری و چشمگیر چیست؟
درصورتیکه برای خودش انجام دهد و اسراف محسوب شود عدالت او از بین میرود و ادامه تقلید از او جایز نیست اما اگر برای اماکن عمومی است و مجلل بودن در حد مطلوب و باعث آبرومندی شیعه و مسلمین شود کار خوبی است.
نافذ بودن حکم حاکم
آیا حضرتعالی حکم حاکم را نافذ میدانید، بنابراین اگر مرجعى حکم کرد آیا بر همه حتّى مراجع دیگر واجب است عمل کنند؟
بر همه واجب است عمل نمایند مگر اینکه خلاف آن، یقینى باشد.
منبع مسائل موجود در رساله مراجع
آیا تمام مسائلى که در رساله مراجع تقلید وجود دارد، برگرفتهشده از احادیث و آیات قرآنى است؟ یا اینکه میتوان بعضى از مسائل را با دلیل عقلى بیان کرد؟
معمولاً تمام مسائل مزبور، از قرآن و اخبار اسلامى گرفتهشده است; ولى دلیل عقلى نیز یکى از ادلّه چهارگانه فقهى است.
علت اختلافنظر مراجع در بعضی از احکام
خداوند بزرگ یکى است، پیامبر (صلیالله علیه و آله) یکى و ائمّه اطهار (علیهمالسلام) هرکدام در زمان خود یکى بوده و دستورات آنها نیز یکى بوده است. چرا در زمان فعلى نظر مراجع بزرگوار تقلید درباره موضوعات و مسائل دین متفاوت است و هر یک از آنان دیدگاه خاصی دارد؟
اولاً، مراجع تقلید در اصول مسائل یک فتوا دارند و اگر اختلافى هست در جزئیات است. ثانیاً، این اختلاف به خاطر دور ماندن ما از زمان حضرات معصومین (علیهمالسلام) است; زیرا روایاتى که از آن بزرگواران نقلشده، بهوسیله اشخاصى است که بعضى، آن اشخاص را افراد مطمئن و بعضى ممکن است همه آنها را مطمئن ندانند. البتّه مراجع نهایت کوشش خود را در شناخت آنان انجام میدهند، ولى ممکن است نظر همه یکسان نباشد. بهعلاوه فهم کلمات معصومین (علیهمالسلام) با گذشت اینهمه زمان آسان نیست و گاه در آن اختلافنظر پیدا میشود؛ و این، رمز اختلاف فتاواست.
تخییر در انتخاب مرجع در بین مراجع مطرح
با توجّه به اینکه ما در مسئله تقلید با مشکلاتى مواجه میشویم، مثلاً بعضى میگویند: فلانى اعلم است و بعضى دیگر برخلاف آنها نظر میدهند، در این صورت تکلیف ما چیست؟
هر کس وظیفه دارد در صورت علم به اختلاف، نسبت به اعلم، از اهل خبره - یعنى علماء و مدرسین مورد وثوق - تحقیق کند، اگر اعلم براى او ثابت نشد، در میان آن عدّه که مطرح هستند مخیّر است.
بیان فتاواى مراجع معروف در جلسات عمومی
در جلساتی که به شرح و تبیین احکام مىپردازند، علیرغم اینکه حاضران در جلسه، مقلّد مراجع مختلف هستند، بیان فتواى یکى از مراجع محترم، بدون اینکه نام آن مرجع تقلید را برده شود برگزار میگردد حال اگر کسانى که مقلّد آن مرجع تقلید نیستند، بدون توجّه به آن فتوا عمل کنند، آیا مسئولیتی متوجّه گوینده مىباشد؟ راه جبرانش چگونه است؟
در چنین جلساتى که مقلدین مراجع مختلف وجود دارند، لازم است فتاواى مراجع معروف را، اگر باهم تفاوتى دارد، تبیین کند؛ در غیر این صورت مسئولیت دارد.
اعلمیت مراجع عصر حاضر بر مراجع گذشته
مسئله رجوع به اعلم در مسائل مورد اختلاف فقها، ازجمله مسائلى است که در تمام رسالههای عملیّه آمده است; ولى حقیقت این است که تشخیص اعلم کارى سخت، بلکه شاید از محالات باشد! چون هر شخص یا گروهى، شخص خاصی را اعلم دانسته و غیر او را اعلم نمیداند. سؤال این است که: مراجعى بودند که گفته میشد در زمان حیات و حتّى پس از حیات اعلم از دیگران هستند. ولى آیا ممکن است این مراجع (رضوانالله علیهم) پس از گذشت زمان طولانى از وفاتشان و با آمدن مراجع جدید ـ که مشغول درس و بحث هستند و علوم و تحقیقات جدیدى در دست دارند ـ بازهم اعلم از احیا باشند؟
شکی نیست که علم و دانش همراه زمان در حال تطوّر و تکامل است؛ و همانگونه که در تعلیقه بر عروة الوثقى، مبحث عدم جواز تقلید ابتدایى از میّت، نوشتهایم، ممکن است بسیارى از مجتهدین زنده از مراجع گذشته اعلم باشند; چون مراجع زنده معلومات و دانش گذشتگان را بهاضافه علوم جدیدى در اختیاردارند. بدینجهت ممکن است در بین مراجع میّت کسانى باشند که از مراجع زنده استعدادى قویتر داشته باشند، ولى اطلاعات احیا ممکن است نسبت به اموات اقرب بهواقع باشد و ملاک اعلمیت، اقربیّت بهواقع است. همانگونه که ممکن است طبیب امروز از ابنسینا ماهرتر باشد; درحالیکه استعداد بوعلى بیشتر بوده است. همچنین در سایر علوم; و روشن است که علم فقه و اصول از این قاعده کلی مستثنا نیست و این دو علم دائماً در حال تطوّر و تکامل است.