دیهی جابهجا کردن استخوان
آیا مورد منقّله (جراحتى که درمان آن جز با جابهجا کردن استخوان میسّر نیست) فقط اختصاص به دیه جراحات سروصورت دارد، یا در سایر اعضاى بدن هم جارى است؟
فرقى میان اعضاى بدن نیست، در هر مورد پانزده درصد دیه عضو است.
دیه گوش
با توجّه به اینکه گوش شامل سه بخش خارجى، میانى و داخلى است و با عنایت به اینکه فرمودهاند: «از بین بردن مجموع دو گوش دیه کامل دارد.»اولاً: آیا لاله گوش دیه کامل دارد، یا از بین بردن هر سه قسمت مذکور دیه کامل دارد؟ثانیاً: در صورت از بین بردن قسمتهای میانى و داخلى تکلیف چیست؟ثالثاً: منظور از فلج کردن گوش چیست؟ و دیه آنچه مقدار است؟
لاله هر دو گوش اگر از بیخ کنده شود دیه کامل دارد و امّا نسبت به بقیّه، اگر شنوایى از کار بیفتد آنهم دیه کامل دارد و منظور از فلج کردن گوش آن است که لاله چنان آسیب ببیند که خود را رها کند و مانند یک قطعه گوشت آویزان شود؛ و دیه فلج کردن دوسوّم دیه کامله است.
دیهی پلک چشم
با توجّه به اینکه فقهاى عظیمالشأن دیه مجموع چهار پلک دو چشم را دیه کامل ذکر کرده و بین پلکهای بالا و پایین فرق قائلند. به این صورت که ثلث دیه کامل را براى پلکهای بالا و براى پلکهای پایین نصف دیه کامل قراردادهاند، لطفاً بفرمایید:اولاً: با توجّه به امکانات جرّاحى امروزى در چشمپزشکی و جرّاحى ترمیمى، میتوان گفت که تقریباهمیشه امکان ترمیم پلکها وجود دارد. آیا در این صورت نیز دیه کامل دارد، یا نظر اهل خبره در موردترمیم و عدم ترمیم، در تعیین مقدار دیه مؤثر است؟ثانیاً: ازنظر ارزش عضوى و نحوه درمان، بین پلکهای بالا و پایین اختلاف محسوسى با توجّه به پیشرفت علم پزشکى مشاهده نمیشود. آیا اختلاف دیه منصوص است و باید اطاعت کنیم، یا امکان تغییر بر مبناى نظریه پزشکى و خبرگان وجود دارد؟ثالثاً: درصورتیکه پلکهای بالا ثلث دیه داشته باشد و پلکهای پایین نصف دیه کامل، تکلیف باقیمانده چه میشود؟
درصورتیکه از طریق جرّاحى امروز، کاملاً ترمیم شود باید ارش پرداخت شود؛ و چنانچه نقصانى باقى بماند، باید به نسبت محاسبه شود. در ضمن همانگونه که نوشتهاید دیه پلک بالا ثلث و پلک پایین نصف و باقیمانده (یک سدس) ملغى است.
دیهی ضربه وارده بر جمجمه که به مغز آسیبزده
شخصى بهوسیله بیل ضربهای بر سر کسى زده که استخوان جمجمه را شکسته و مغز را مورد اصابت قرار داده است، پس از شش ماه طبق نظر پزشکان کمیسیون پزشکى مضروب دچار عوارض سردرد، سرگیجه، فراموشکاری و نقص عضو به میزان ده درصد شده است لطفاً در این مورد به سؤالات زیر پاسخ فرمایید:الف: دیهی آن به چه صورت است؟ب: عوارض و نقص عضو دهدرصدی چقدر است؟
دیهی این ضربه ثلث دیه قتل است و نسبت به نقص عضو دیه ندارد، امّا حالت فراموشکاری به مقدارى که حاصلشده است، ارش دارد یعنى آن را بهکل دیه عقل و هوشیارى که دیه کامل است میسنجند و به همان نسبت باید دیه بپردازند.
منظور از فاسدشدن بینی در محاسبه دیهی آن
با توجّه به مادّه 442 قانون مجازات اسلامى، مبنى بر اینکه: «دیه شکستن استخوان هر عضوى که براى آن عضو دیه معیّنى است، خُمس آن است و اگر معالجه شود و بدون عیب گردد، دیه آن 54 دیه شکستن آن است...» و مادّه 382 همان قانون، مبنى بر اینکه: «اگر با شکستن، یا سوزاندن، یا امثال آن، بینى را فاسد کنند، درصورتیکه اصلاح نشود، موجب دیه کامله است و اگر بدون عیب جبران شود، دیه آن یکصد دینار است» و نظر به رویّه حاکم در اکثر محاکم که هرگاه بینى در اثر صدمات عمدى یا غیرعمدی صرفاً دچار شکستگى شود، احتساب دیه را خارج از قاعده کلی ملحوظ در مادّه 442 قانون مجازات اسلامیدانسته و مستند به مادّه 382 قانون مذکور، جانى در صورت اصلاح شکستگى، محکومبه پرداخت یکصد دینار میگردد و در صورت عدماصلاح، یک دیه کامله منظور میگردد. درحالیکه به نظر میرسد موضوع این مادّه فساد بینى است و شکستن، یا سوزاندن، یا امثال آن بهعنوان اسباب فساد بینى مطرح گردیده، نه از مصادیق آن. لذا با عنایت به ابهام در مفهوم و مصادیق فساد بینى، بفرمایید:اولاً: منظور از فساد بینى بهطور مشخص چه است؟ و چگونه جبران میگردد؟ثانیاً: دیه شکستن بینى در صور مختلف چه مقدار است؟
اولاً: منظور از فساد بینى آن است که براثر عفونتِ جنایت، یا پاشیدن اسید، یا مانند آن، کل بینى از بین برود. ثانیاً در صورت فساد کامل، دیه کامله دارد و در صورت شکستن و فساد ناقص، اعم از اینکه جبران شود یا نشود، رجوع به ارش خواهد شد.
تعریف شجاج
شجاج به چه معنا می باشد؟
جراحات وارده بر سر و صورت را شجاج گویند.
منظور از سوراخ کردن بینی و دیهی آن
فقها براى از بین بردن هر یک از سوراخهای بینى ثلث دیه کامل و براى سوراخ کردن بینى (بهطوریکه هر دو سوراخ و پرده فاصل میان آن پاره شود، یا اینکه آن را سوراخ نماید) درصورتیکه باعث از بین رفتن آن نشود ثلث دیه کامل و اگر جبران و اصلاح شود خُمس دیه کامل در نظر گرفتهاند. لطفاً بفرمایید:اولاً: منظور از سوراخ کردن بینى چیست؟ آیا منظور بسته شدن بینى، یا قطع شدن، یا تغییر شکل عضو آن است؟ثانیاً: آیا سوراخ کردن دیواره بین مجارى بینى که از عوارض عملهای جرّاحى داخل بینى است، نیز مشمول این حکم میگردد؟ثالثاً: با توجّه به معالجات ترمیمى امروز تکلیف چیست؟ آیا همان دیه منظور است، یا میتوان آن را کم یا زیاد نمود؟
منظور از سوراخ کردن این است که مثلاً با نوک خنجرى ازیکطرف بینى بزنند و از طرف مقابل بیرون آید و در شرایط فعلى که بهراحتی قابلترمیم است، دیه تبدیل به ارش میشود.
جراحات وارده بر پیشانی و پشت دست
با توجّه به قلّت پوست و گوشت روى پیشانى، پشت دست، و پشت انگشت، آیا غیر از حارصه و دامیه جراحات دیگر در این نواحى قابل تصوّر است؟
افراد از این جهت مختلفند، در صورتى که گوشت کافى نداشته باشد ملتحمه و مانند آن تصوّر نمى شود، ولى سمحاق و موضحه و مثل آن قابل تصوّر است.
نحوه ی محاسبه دیه کبود شدن پلک بالا و پایین با یک ضربه
چنانچه در اثر ضربه اى در پلک تحتانى و فوقانى کبودى ایجاد شود، آیا جانى باید سه دینار به مجنىّ علیه بدهد، یا شش دینار؟
اگر کبودى متّصل واحدى بوده باشد، یک جنایت محسوب مى شود. و اگر دو کبودى جداگانه از هم باشد، دو جنایت حساب مى شود.
دیه سرخ شدن پوست صورت
در نزاعى با پاشنه چکش به صورتِ شخصى زده ام، نمى دانم صورتِ شخص مجروح، سرخ شده است یا کبود یا سیاه، دیه ی آن چه مقدار است؟
حدّاقل دیه در اینجا دیه سرخ شدن است، که یک پنجم مثقال طلاست ( مثقال شرعى حدود 18 نخود است و مثقال معمولى 24 نخود) بنابراین، اگر به حساب مثقال معمولى باشد یک چهارم از آنچه در بالا گفتیم کم مى شود.