انجام سهوي مبطلات
مسأله 1394ـ هرگاه يکى از امور نه گانه اى که قبلاً گفته شد سهواً يا بدون اختيار به جا آورد روزه اش صحيح است، ولى جنب اگر بخوابد و تا اذان صبح غسل نکند روزه اش به شرحى که قبلاً گفته شد اشکال دارد.
مسأله 1394ـ هرگاه يکى از امور نه گانه اى که قبلاً گفته شد سهواً يا بدون اختيار به جا آورد روزه اش صحيح است، ولى جنب اگر بخوابد و تا اذان صبح غسل نکند روزه اش به شرحى که قبلاً گفته شد اشکال دارد.
مسأله 1395ـ اگر روزه دار سهواً يكى از كارهايى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد و بعد به گمان اينكه روزهاش باطل شده دوباره يكى از آنها را عمداً بجا آورد بنابر احتياط واجب علاوه بر امساك آن روز، قضاى آن را نيز بجا می آورد، ولى كفّاره ندارد.
مسأله 1396ـ اگر چيزى را به زور در گلوى روزه دار بريزند، يا سر او را در آب فرو برند، روزه اش باطل نمى شود، ولى اگر مجبورش کنند که خودش افطار کند، مثلاً به او بگويند اگر غذا نخورى ضرر جانى يا مالى به تو مى زنيم و او براى جلوگيرى از ضرر، غذا بخورد روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1397ـ احتياط واجب آن است که روزه دار به جايى نرود که مى داند چيزى در گلويش مى ريزند يا مجبورش مى کنند که روزه را افطار کند، امّا اگر قصد رفتن کند و نرود يا بعد از رفتن چيزى به خوردش ندهند روزه اش صحيح است.
مسأله 1399ـ كارهايى كه روزه را باطل مى كند اگر عمداً و با علم و اطّلاع انجام دهد، علاوه بر اين كه روزه او باطل مى شود و قضا دارد، كفّاره نيز دارد; ولى اگر به خاطر ندانستن مسأله باشد كفّاره ندارد، ولى قضای آن واجب است.
مسأله 1400ـ هرگاه به واسطه بى اطّلاعى و ندانستن مسأله، كارى را انجام دهد كه مى داند حرام است، ولى نمى دانسته روزه را باطل مى كند، قضا دارد ولى كفّاره ندارد.
مسأله 1401ـ کفّاره روزه يکى از سه چيز است: آزاد کردن يک بنده، يا دو ماه روزه گرفتن، يا شصت فقير را سير کردن (و اگر به هر کدام يک «مُد» که تقريباً 750 گرم است گندم يا جو يا مانند آنها بدهد کافى است). و در زمان ما که بنده آزاد کردن موضوع ندارد در ميان دو چيز ديگر مخيّر است و به جاى گندم مى تواند مقدار نانى بدهد که گندم آن به اندازه يک «مُد» است.
مسأله 1402ـ هرگاه هيچ يک از اين سه کار ممکن نشود هر چند «مُد» که مى تواند به فقرا اطعام کند و اگر نتواند بايد 18 روز روزه بگيرد و اگر نتواند هر چند روز که مى تواند به جا آورد و اگر نتواند استغفار کند و همين اندازه که در قلب بگويد: «استغفراللّه» کافى است و واجب نيست بعداً که قدرت پيدا کرد کفّاره رابدهد.
مسأله 1403ـ کسى که شصت روزه را براى کفّاره انتخاب کرده، احتياط واجب آن است که 31 روز آن را پى در پى به جا آورد، ولى در 18 روز که در بالا گفته شد پى در پى به جا آوردن لازم نيست.
مسأله 1404ـ در جايى که بايد پى در پى روزه بگيرد اگر در وسط يک روز را عمداً روزه نگيرد بايد همه را از نو به جا آورد، ولى اگر مانعى پيش آيد مانند عادت ماهانه و نفاس و سفرى که ناچار از انجام آن است مى تواند بعد از رفع مانع ادامه دهد و لازم نيست از سر بگيرد.
مسأله 1405ـ اگر روزه دار به چيز حرامى روزه خود را باطل کند، بنابر احتياط واجب بايد کفّاره جمع بدهد، يعنى هم يک بنده آزاد کند و هم دو ماه روزه بگيرد و هم شصت فقير را سير کند (يا به هر کدام از آنها يک مد طعام که تقريبا 750 گرم است بدهد) و چنانچه هر سه برايش ممکن نباشد هر کدام که ممکن است بايد انجام دهد (خواه آن چيز حرام، مانند شراب و زنا باشد يا مانند نزديکى کردن با همسر خود در عادت ماهانه).
مسأله 1406ـ هرگاه روزه دار نسبت دروغ به خدا و پيغمبر(صلى الله عليه وآله) دهد يک کفّاره کافى است و کفّاره جمع لازم نيست.