حکم پرداخت دیه در صورت باقی ماندن اثر
همانطور که استحضار دارید دیه جراحات وارده بر سروصورت با توجّه به نوع جراحت متفاوت است و دیه مقرّره در هر مورد در قانون مجازات اسلامى پیشبینیشده است، مثلاً دیه حارصه (خراش پوست بدون آنکه خون جارى شود) یک شتر و دیه موضحه (جراحتى که از گوشت بگذرد و پوست نازک روى استخوان را کنار زده و استخوان را آشکار کند) پنج شتر و هکذا... با توجّه به قبول این واقعیت که ارش زمانى تعیین میگردد که براى جراحت و غیره شارع مقدّس دیهای پیشبینی نکرده باشد، سؤال حقیر این است: درصورتیکه جراحتى (از هر نوع) بر صورت کسى وارد گردد و جراحت التیام یابد، ولى اثر جراحت بر روى پوست صورت مجنىٌّ علیه باقى بماند (بهنحویکه هر کس ببیند متوجّه آن اثر گردد) و از طرف دیگر نوعى نقص زیبایى ایجاد نماید، آیا در چنین حالتى حاکم شرع میتواند علاوه بر دیه مقرّره، ضارب را به پرداخت مبلغى بهعنوان ارش (تحت عنوان نقص زیبایى) نیز محکوم نماید؟
ظاهر ادلّه شرع این است که دیه براى جبرانهمه این امور است و چیز اضافى لازم نیست ولى اگر مجنىٌّ علیه مجبور شود هزینههایی براى رفع نقایصظاهرى متحمل شود که در عرف آن را ضرورى بدانند و این هزینهها از دیه زیادتر باشد میتواند مقدار اضافى را نیز از جانى بگیرد، اضافه بر این اگر نقص زیبایى شدید باشد احتیاط دادن ارش است.
علّت محاسبه دیه جنین به دینار
چرا در مبحث دیه جنین بهجز دینار نامی از اعیان سته دیگر برده نشده است و دیه جنین را فقط دینار دانستهاند، حالآنکه در دیه نفس و یا اعضا از همه اعیان ستّه نامبرده شده است؟
در بسیاری از ابواب دیات، برای سهولت کار تنها بهوسیله دینار دیه تعیینشده است.
استنکاف عاقله از پرداخت دیه
درصورتیکه عاقله از پرداخت دیه (در قتل یا دیهی موضحه و بالاتر) استنکاف نماید، یا عاجز از پرداخت باشد، تکلیف چیست؟
هرگاه در آینده امید قدرت براى او هست، باید تأخیر انداخت و اگر امیدى نیست، باید از بیتالمال پرداخت شود و اگر عمداً تأخیر اندازد و توانایى دارد حاکم شرع میتواند او را مجبور سازد، یا به زندان افکند.
حکم فوری بودن پرداخت دیه توسط عاقله
در رابطه باکیفیت و شرایط مسؤولیت عاقله پاسخ دهید: عاقله در چه مدّتى باید دیه، یا ارش را بپردازد؟
هرگاه دیه سنگین بوده باشد، باید مانند دیه عمد در اجل مناسب پرداخت شود، والا جنبه فورى دارد.
پرداخت دیه از بیتالمال در صورت اقرار جداگانه دو نفر به قتل
ماده 236 قانون مجازات اسلامی بیان میدارد: اگر کسی به قتل عمدی شخصی اقرار کند پسازآن دیگری به قتل عمدی همان مقتول اقرار نماید درصورتیکه اوّلی از اقرارش برگردد قصاص و دیه از هر دو ساقط میشود و دیه از بیتالمال پرداخت میشود، این در حالی است که قاضی احتمال عقلایی ندهد که قضیه توطئه آمیزاست: الف: آیا این مادهقانونی از فقه گرفتهشده است؟ب: اگر اولیاء دم درخواست دیه داشته باشند چه کسی باید دیه بدهد؟
این مادهقانونی از حدیث معتبری گرفتهشده است و فقها به آن فتوا دادهاند و بیتالمال دیه آن را میپردازد.
پرداخت دیه از بیتالمال تنها در صورت قتل
درصورتیکه ضارب یا قاتل فرار کند یا ناشناخته باشد، آیا میتوان دیه جراحات و صدمات وارده بر مجنىّ علیه یا قتل را از بیتالمال پرداخت؟
تنها در صورت قتل (چه عمد و چه غیر عمد) دیه از بیتالمال گرفته میشود و دیهی جراحات و صدمات بر عهدهی جانی است و دلیلى برگرفتن دیه در غیر قتل از بیتالمال نداریم.
عدم لزوم اعلام پرداخت دیه از بیتالمال در صورت عدم شناسایی قاتل
در مواردی که قاتل شناسایی نمیشود و دیه باید از بیتالمال پرداخت شود، آیا اعلام این مطلب و قید آن در حکم لازم است، مخصوصاً اگر اثر نامطلوبى در جامعه داشته باشد و مورد سوءاستفاده قرار گیرد؟
در فرض سؤال لازم نیست این مسئله بهطور آشکار اعلام شود تا سبب سوءاستفاده برای افرادى گردد.
حکم دیه در صورت عدم توانایی بیتالمال در پرداخت دیه
قاتلى محکومبه پرداخت دیه شده است، پس از پرداخت قسمتى از دیه، مدّعى اعسار شده و دادگاه قاتل را معسر شناخته و بقیّه دیه را بر عهده بیتالمال گذاشته است سپس ولىّ دم به بیتالمال مراجعه کرده و بیتالمال به علّت کمبود بودجه فقط حدود نیمى ازآنچه را که باید پرداخت کند، پرداختنموده است. آیا ولىّ دم میتواند مجدداً به قاتل مراجعه و بقیّه دیه را مطالبه نماید؟
اگر قاتل صاحب مالى شده است، ارباب دم میتوانند به او رجوع کنند.
حکم پرداخت دیه از بیتالمال در صورت امتناع از عفو برخی از وراث
بیشتر ورثه مقتول، قاتلى که بایستى اعدام شود را عفو کردهاند. یک یا چند نفر از ایشان نه حاضر به دادن رضایت هستند و نه قادر به پرداخت سهم الدّیه سایر ورثه میباشند. آیا ورثه مصرّ به قصاص میتوانند مبلغ لازمه را از بیتالمال مطالبه کنند؟ اگر چنین امرى ممکن نباشد، آیا قاتل با پرداخت و تودیع سهم الدّیه ورثه معترض، از قصاص معاف خواهد شد؟
در فرض مسئله اخذ دیه از بیتالمال دلیلى ندارد، چنانچه گروهى رضایت دهند و بقیّه امتناع کنند، قاتل را باید با وثیقه کافى آزاد کرد تا بقیّه تصمیم بگیرند.
عدم تغلیظ شدن دیه در صورت پرداخت دیه برای قصاص زن
مردى، زنى را کشته است، اولیاى دم براى قصاص باید اوّل نصف دیهی یک مرد را به او بپردازند، حال اگر این قتل در ماه حرام اتّفاق افتاده باشد، با توجّه بهحکم تغلیظ دیه، آیا باید نصف دیهی مرد در ماه حرام را به وى بپردازند، یا نصف دیهی مرد در غیر ماه حرام؟
باید نصف دیه عادی معمولى یک مرد را بپردازند.