تخلف از تعهد تزویج در شرط ضمن عقد لازم
خانمی به صورت شرط ضمن عقد لازم متعهد می شود ظرف یک سال با آقای الف ازدواج کند، ولی از این تعهد تخلف می کند و با آقای ب ازدواج می کند. الف ادعا می کند ازدواج دوم چون سبب تضییع حق ناشی از شرط وی شده است، غیر نافذ است، آیا این ادعا قابل استماع است؟
ازدواج دوم صحیح است ولی تخلف از شرط احکام خاص خود را دارد.
شرط کاهش یا افزایش عوضین در اقاله
شرط کاهش یا افزایش عوضین در اقاله، باطل است؟
این شرط باطل است ولی موجب بطلان اقاله نمیشود.
مشروعیت قرار دادن وجه التزام از سوی متعاقدین
معمول است که در برخى قراردادها ـ از جهت محکمکاری ـ مبلغى بهعنوان وجه التزام از سوى متعاقدین پیشبینی میگردد. تا چنانچه متعهّد از انجام تعهّد استنکاف ورزید، یا تعهّد را با تأخیر به انجام رسانید، مبلغ مزبور را به متعهّد له بپردازد. مثلاً در قرارداد بیع، شرط میگردد که چنانچه با بایع نسبت به انتقال رسمى مبیع اقدامى ننمود، میبایست یکمیلیون تومان به مشترى بپردازد. یا در قرارداد ساخت آپارتمان توافق میشود که چنانچه پیمانکار در موعد مقرّر آپارتمان را تحویل نداد، باید به ازای هرماه تأخیر یکصد هزار تومان به کارفرما بپردازد. یعنى درواقع طرفین از قبل، خسارت و میزان آن را مفروض و پیشبینی مینمایند. درحالیکه ممکن است خسارت واقعى، کمتر یا بیشتر از مبلغ مذکور باشد، یا حقیقتاً خسارتى وارد نشده باشد. با عنایت به اینکه طبق مواد 10 و 230 قانون مدنى ایران اشتراط چنین امرى تجویزشده، لطفاً در این مورد به سؤالات زیر پاسخ فرمایید: الف) مشروعیت آن چگونه است؟ ب) برفرض مشروعیت شرط، اگر انتخاب انجام تعهّد، یا پرداخت وجه التزام به متعهّد تفویض گردد. یعنى توافق شده باشد که متعهّد به تشخیص خود یا تعهّد را به انجام رسانیده، یا بهجای آن وجه التزام را بپردازد. آیا این امر باعث مردّد شدن موضوع معامله، و درنتیجه ابطال عقد نخواهد شد؟ ج) اگر متعهّد ضمن عقد توافق نماید که چنانچه عدم انجام تعهّد، یا تأخیر در اجراى آن، حتّى منتسب به شخص ثالثى باشد، بازهم وجه التزام را شخصاً بپردازد (یعنى بهطور مطلق ضامن شود) حکم مسئله چیست؟د) اگر ضمن عقد شرط شود که در صورت امتناع متعهّد از انجام تعهّد، وى ملتزم باشد که هم تعهّد را انجام دهد و هم وجه التزام را بپردازد، چه حکمى خواهد داشت؟هـ) اگر بهواسطه اوضاعواحوال زمان اجراى عقد، انجام تعهّد متعذّر گردد. یعنى اجراى آن براى متعهّد غیرممکن نبوده، ولى طاقتفرسا باشد. آیا بازهم در مقابل عدم اجرا، یا تأخیر در اجراى تعهّد، وجه التزام باید پرداخت گردد؟ آیا در این صورت، حاکم حقِّ تعدیل وجه التزام را دارد؟
الف: مشروعیت آن از دو طریق امکانپذیر است; نخست اینکه تخلفات باعث حقّ فسخ میشود، ولى خیار فسخ مشروط به پرداختن فلان مقدار بهعنوان خسارت شده باشد. دوّم اینکه معامله فسخ نشود، و با تأخیر انجام شود، و خسارت پیشبینیشده بهعنوان شرط ضمن عقد ذکرشده باشد. در هر دو صورت گرفتن آن مبلغ جایز است. ب: این امر باعث تردید در معامله نمیشود، بلکه مفهومش این است که اگر معامله را فسخ کرد، باید در مقابل این حقّ فسخ، فلان مبلغ را بپردازد. ج: در دو فرض بالا تفاوتى بین سبب تأخیر و خسارت نیست. د: درصورتیکه شرط مربوط به تأخیر بوده باشد، اشکالى ندارد. ه: اگر شرط مطلق بوده، و مطابق فهم عرف شامل چنین صورتى هم میشده، باید مطابق آن عمل گردد.
شرط مطلق عدم فروش در معامله با اشخاص حقیقی
آیا شرط ضمن عقد به اینکه مشتری حق ندارد خانهای که خریداری کرده به دیگری بفروشد و این شرط بهصورت مطلق و مقید به زمان خاصی نباشد صحیح است؟ و آیا بعد از فوت متبایعین، شرط ضمن عقد کماکان لازم الوفاء است به این معنی که ورثه مشتری هم نمیتوانند ملکی را که قهراً مالک شدهاند به دیگری بفروشند؟
ظاهر این است که مشتری مادامالعمر نمیتواند آن را بفروشد ولی ورثه حق فروش دارند.
اقسام شروط در معامله
اقسام شرط و محل استفاده آن را بیان کنید؟
شروط بر دو قسم هستند الف) شرط فعل: يعنى شرط میکند مثلاً اگر تا سر موعد پول ندادى میتوانم معامله را فسخ كنم. ب) شرط نتيجه: يعنى شرط میکند مثلاً اگر پول را تا سر موعد ندادى معامله منفسخ باشد. (نه اينكه بگويد حق فسخ دارد). شرط نتيجه ازنظر علمى جایی میتواند باشد كه عقد مورد شرط احتياج به صيغه خاصی نداشته باشد مثل بيع، اجاره، مضاربه، و امثال اینها ولى در عقودى مثل طلاق، نكاح و... اين مطلب جريان ندارد چون صيغه خاصى دارند پس شخص نمیتواند در ضمن معامله چنين شرط كند «اگر فلان كار را كردى عقد نكاح منفسخ باشد».
شرط جریمه دیرکرد در معاملات
شرط كردن به اين صورت كه «اگر پول معامله را دير پرداخت كنى بايد فلان مقدار بيشتر پول بدهى» اشكال دارد؟
اگر شرط ضمن عقد باشد اشكالى ندارد، ولى نبايد به اين صورت باشد كه در صورت تأخير سود پول را بگيرد.
شرط عدم فسخ در عقد جایز
آیا در عقد جایز یکی از طرفین میتواند شرط عدم فسخ کند؟
هرگاه به صورت شرط فعل باشد یعنی بگوید من این عقد را فسخ نمی کنم صحیح است ولی اگر بگوید حق فسخ نداشته باشم باطل است.
شرط عدم فروش مورد معامله در ضمن عقد معامله با اشخاص حقوقی
اگر کسی با سازمان ملی زمین و مسکن (از سازمانهای وزارت مسکن) قراردادی جهت خرید آپارتمان تنظیم کند و در این رابطه شروط ضمن عقدی با آنها داشته باشد به شرح ذیل: بند 4 شرط ضمن عقد: اینجانب تحت هیچ عنوان اعم از موقت یا دائم، عادی یا رسمی و به هر اسم، به هر کس حق واگذاری آپارتمان موضوع این صورت مجلس را به اشخاص حقیقی و حقوقی دیگر ندارم و درصورتیکه خلاف آن محرز شود سازمان مسکن اختیار تام خواهد داشت ضمن خودداری از واگذاری آپارتمان در خصوص وجوه واریزشده طبق بند م با اینجانب رفتار نماید. بند 9: خریدار حق واگذاری حقوق مربوط به این قرارداد را قبل از ثبت رسمی معامله در دفترخانه اسناد رسمی به دیگری تحت هیچ عنوان حقوقی از قبیل بیع، صلح، رهن، وکالت و غیره را بدون موافقت کتبی فروشنده ندارد. سؤال 1: اگر شخصی با علم به شرایط ضمن عقد فوق بدون هماهنگی با سازمان مسکن با خریدار وارد معامله شود و قبل از صدور سند رسمی از سوی اداره ثبت سه دانگ از این آپارتمان را که ساخته نشده و قیمت قطعی آن مشخص نشده را خریداری کند حکم مالکیت او چگونه است؟
درصورتیکه سازمان مذکور موافقت نکند آن معامله اشکال دارد.
تعریف و حکم واقولی
منظور از واقولی چیست و جایگاه آن در شرع چگونه است؟
واقولى به اين معناست كه طرفين عقد شرط كنند اگر كسى از معامله پشيمان شد میتواند با پرداخت مبلغ معيّنى معامله را فسخ كند. توضيح و حكم: «واقولى» درواقع همان «شرط فسخ» است، يعنى هر كس پشيمان شود میتواند معامله را فسخ كند بهشرط پرداخت مبلغى معيّن. بايد توجه داشت «اسقاط كافه خيارات» كه اكنون مرسوم است و در مبایعهنامهها قيد میشود شامل اين مورد نمیگردد.
شرط ضمن عقد خارج لازم
آیا شرایط ذیل که خریدار و فروشنده در ضمن عقد خارج لازم متعهّد گردیدهاند، لازمالاجراست؟الف) در ظرف مدّت حداکثر 80 روز از تاریخ این مبایعهنامه، در دفترخانه رسمى حاضر و سند به نام خریدار تنظیم و تحویل گردد.ب) چنانچه بند «الف» رأس مدّت مقرّر به اجرا درنیاید شخصِ مقصّر موظّف است بیستوپنج درصد از بهاى مورد معامله را بهعنوان خسارت بهطرف دیگر پرداخت نماید.ج) کشف هرگونه فساد تا تاریخ تنظیم سند و تحویل ملک مورد معامله به عهده فروشنده میباشد.د) کلیّه هزینهها و مخارج مربوط به انتقال سند به عهده فروشنده میباشد; مگر هزینه حقّ الثّبت که به عهده طرفین میباشد.هـ) کلیّه خیارات، حتّى خیار غبن فاحش بل افحش، از طرفین ساقطشده استضمناً فروشنده متعهّد گردید که اگر در موعد مقرّر اقدام به تخلیه ننماید و یا در موعد مقرّر در بند «الف» در محضر حاضر نگردد روزانه مبلغ پانصد هزار ریال تحت عنوان خسارت به خریدار پرداخت نماید.
شرایط مزبور کلاً صحیح و لازمالاجراست.