کسي که به قصد فرار از زکات، طلا و نقره را آب کند
مسأله 1622ـ اگر کسى به قصد فرار از زکات، طلا و نقره را تبديل نمايد، يا آنها را آب کند، زکات به او تعلّق نمى گيرد، ولى از خير و سعادتى محروم شده و احتياط مستحب آن است که زکات آن را بدهد.
مسأله 1622ـ اگر کسى به قصد فرار از زکات، طلا و نقره را تبديل نمايد، يا آنها را آب کند، زکات به او تعلّق نمى گيرد، ولى از خير و سعادتى محروم شده و احتياط مستحب آن است که زکات آن را بدهد.
مسأله 1060ـ هرگاه بعد از گذشتن وقت نمازظهر و عصر بداند فقط چهار رکعت نماز خوانده، ولى نداند به نيّت ظهر بوده يا عصر بايد چهار رکعت نماز قضا به نيّت ما فى الذّمّه (يعنى نمازى که بر او واجب است) خواه ظهر يا عصر به جا آورد، امّا اگر بعد از گذشتن وقت نماز مغرب و عشا بداند يکى از آن دو نماز را به جا آورده ولى نداند مغرب بوده يا عشا بايدهم نماز مغرب را قضا کند و هم عشا را.
مسأله 1178ـ هرگاه کسى به خيال اين که دوستانش مى خواهند ده روز در محلّى بمانند قصد ده روز کند و بعد از خواندن يک نماز چهار رکعتى بفهمد که آنها قصد نکرده اند و منصرف شود تا مدّتى که او در آنجاست بايد نماز را تمام بخواند.
مسأله 870ـ هرگاه اصل نماز را براى خدا مى خواند، ولى به قصد ريا آن را در مسجد يا در اوّل وقت يا با جماعت انجام مى دهد نمازش باطل است، ولى اگر براى ريا نيست بلکه نماز خواندن در اوّل وقت يا در مسجد براى او راحت تر است اشکالى ندارد.
مسأله 1581ـ کسى که از سيّد نيازمندى طلبکار است مى تواند طلب خود را از باب خمس حساب کند، ولى در مورد سهم امام بايد به اجازه حاکم شرع باشد.
مسأله 2349ـ اگر کسى بگويد که ميّت وصيّت کرده فلان مال را به من بدهيد چنانچه دو مرد عادل گفته او را تصديق کنند، يا قسم بخورد و يک مرد عادل هم گفته او را تصديق نمايد، يا يک مرد عادل و دو زن عادله، يا چهار زن عادله گواهى دهند، بايد به گفته آن شخص عمل شود و اگر موقع وصيّت مرد عادلى حضور نداشته تنها يک زن عادله شهادت دهد بايد يک چهارم آن مال را به او دهند و اگر دو زن عادله شهادت دهند نصف آن را و اگر سه زن عادله شهادت دهند بايد سه چهارم آن را به او دهند و نيز اگر دو مرد کافر ذمّى که در دين خود عادل باشند گفته او را تصديق کنند در صورتى که ميّت ناچار بوده که وصيّت کند و مرد و زن مسلمان عادلى هم در آنجا نبوده بايد به وصيّت عمل شود.
مسأله 1717ـ به کسى که ادّعاى احتياج مى کند نمى توان زکات فطره داد، مگر آن که اطمينان حاصل گردد که او فقير است، يا لااقل از ظاهر حالش گمان پيدا شود و يا بداند سابقاً فقير بوده و رفع فقر او ثابت نشده باشد.
مسأله 894ـ هرگاه توانايى بر ايستادن دارد امّا مى داند يا احتمال عقلائى مى دهد که براى او ضرر داشته باشد، يا بيمارى اش طولانى مى شود، يا مثلاً زخم يا شکستگى استخوان او دير التيام پيدا مى کند، بايد نشسته نماز بخواند و اگر آن هم ضرر دارد خوابيده نماز بخواند.
مسأله 1080ـ هرگاه در ابتدا گمانش به يک طرف قرار گرفت و بعد هر دو مساوى شد و حالت شک پيدا کرد، بايد به دستور شک عمل کند و بعکس اگر نخست حالت شک داشت و بعد گمانش بيشتر به يک طرف شد، بايد مطابق گمان عمل کند، ولى اگر شک از شکهايى است که نماز را باطل مى کند و پا برجا شد بايد نماز را از سر گيرد و مبدّل شدن آن به ظن اثرى ندارد.
مسأله 619ـ کسى که يقين دارد آب پيدا نمى کند و به جستجوى آب نرود و با تيمّم نماز بخواند بعد از نماز بفهمدکه اگر جستجو مى کرد آب پيدا مى شد نمازش باطل است، همچنين اگر بعد از جستجو، تيمّم کرده و نماز خوانده و بعداً بفهمد آب در آن جا وجود داشته بنابر احتياط واجب نماز را اعاده کند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 1743ـ کسى که نياز به ازدواج دارد و بيش از مخارج آن، پولى براى حج ندارد، مستطيع نيست و حج بر او واجب نمى شود.
مسأله 959ـ کسى که نمى تواند پيشانى را بر زمين بگذارد بايد به اندازه اى که مى تواند خم شود و مهر ياچيزديگرى که سجده بر آن صحيح است بر محلّ بلندترى قرار دهد که پيشانى به آن برسد و کف دستها و زانوها و انگشتان را بطور معمول بر زمين بگذارد هرگاه نتواند خم شود بايد با سر اشاره کند و الاّ با چشمها اشاره مى نمايد، يعنى آن را به قصد سجده مى بندد و به نيّت سر برداشتن باز مى کند و در هر صورت احتياط واجب آن است که مهر را بلند کند و بر پيشانى بگذارد، اگر هيچ يک از اينها را نتواند احتياط اين است که در قلبش نيّت سجده کند.