شرایط اعضای هیئتامناء
جهت رشد و استفاده بهینه از مساجد، هیئتامناء باید چه شرایطى داشته باشند؟
باید افرادى متدین، خوشنام، مدیر و مدبّر باشند و بتوانند امور مسجد را بهترین وجهى اداره کنند.
باید افرادى متدین، خوشنام، مدیر و مدبّر باشند و بتوانند امور مسجد را بهترین وجهى اداره کنند.
در مورد تساوى دو يا چند مجتهد يا عدم ثبوت اعلمیت تبعيض در تقليد جايز است.
براى خريدار و فروشنده چند چيز شرط است: 1- بالغ بودن 2- عاقل بودن 3- ممنوعالتّصرّف در اموال نبودن (مانند كسانى كه به خاطر ورشكستگى از طرف حاكم شرع از تصرّف در اموالشان جلوگيرى شدهاند). 4- طرفين قصد جدی براى معامله داشته باشند، پس اگر به شوخى بگويد مالم را فروختم اثرى ندارد. 5- كسى آنها را مجبور نكرده باشد. 6- جنسى را كه خریدوفروش مىكنند ملك آنها باشد يا از طرف مالك وكيل بوده، يا ولی صغير باشند.
مسافر با «هشت شرط» بايد نمازهاى چهار ركعتى را دو ركعت بهجا آورد: 1 سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد 2 از اوّل، قصد هشت فرسخ را داشته باشد 3 در بين راه از قصدش برنگردد 4 قبل از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود عبور نكند و نخواهد ده روز يا بيشتر در اثناء راه توقف كند. 5 سفر او براى كار حرامى نباشد 6 از صحرانشينهاى خانه بدوش نباشد 7 شغل و كار او مسافرت نباشد 8 به حدّ ترخص برسد
زكات با چند شرط واجب میشود:1- مال به مقدار نصاب برسد. 2- مالك آن بالغ و عاقل باشد.3- بتواند در آن مال تصرّف كند.4- در مورد گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره بايد دوازده ماه بر آن بگذرد، ولى احتياط واجب آن است كه از اوّل ماه دوازدهم زكات تعلّق میگیرد و اگر بعضى از شرايط در اثناء ماه دوازدهم از بين برود زكات را بايد بپردازد.
براى پاك شدن زمين و پشتبام با تابش آفتاب چند شرط است: اوّل اينكه چيز نجس داراى رطوبت مسرى باشد، بنابراين اگر خشك باشد بايد آن را قبلاً تر كنند تا بهوسیله آفتاب خشك گردد. دوم اینکه عين نجاست را قبلاً برطرف سازد. سوم اینکه آفتاب مستقيماً بر آن بتابد، نه از پشت ابر و مانند آن، مگر اینکه ابر بهقدری نازك باشد كه مانع تابش آفتاب نشود ولى تابش از پشت شيشه مانعى ندارد. چهارم اينكه چيز نجس بهواسطه تابش آفتاب خشك شود، امّا اگر به كمك باد يا وسيله حرارت ديگرى خشك شود كافى نيست، مگر اينكه بسيار كم باشد كه بگويند با آفتاب خشکشده است.
جاهل قاصر ممکن است در کنار حوزههای علمیه هم وجود داشته باشد و آنکسی است که مسئلهای را اشتباه فهمیده یا اصلاً به ذهنش نمیآمده که چنین مسئلهای وجود داشته باشد یا اهل مطالعه بوده و در مطالعه به خطا رفته، همه اینها جاهل قاصر هستند.
کفن کردن با پارچه غصبى جایز نیست، هرچند چیز دیگرى پیدا نشود و نیز کفن کردن باپوست مردار و چیز نجس، جایز نیست و احتیاط واجب آن است که با پارچه ابریشمى خالص، یا پارچه طلا بافت و پارچهای که از پشم و موى حیوان حرامگوشت گرفتهشده باشد کفن نکنند، مگر اینکه ناچار باشند.
چنانچه مجتهدى احساس کند که شرایط مرجعیت یا اجتهاد را ازدستداده لازم است اعلام کند.
در صورتی که وقت وفای به نذر وسیع بوده و شرایط از دست رفته است فعلا تکلیفی ندارد ولی هر زمان توانایی پیدار کرد نذر را اعاده نماید.
درصورتیکه پزشک سهلانگاری نکرده باشد و از بیمار یا اولیاى وى برائت گرفته باشد ضامن نیست.
هرگاه بعد از اتمام سعى و انجام تقصير، شك كند آيا هفت دور را کامل بجا آورده، يا نه؟ يا ساير شرايط موجود بوده، يا نه؟ اعتنا نمىكند.